گروه استانها ــ چهارشنبه است؛ در گوشه تنهایی، دلم در آسمان نیلگون و سراسر نور صحن و سرایت میچرخد. آنجا که آسمانش آبیتر است و خورشیدش درخشان تر؛ آنجا که عاشقی جور دیگری معنا مییابد...
به گزارش از مشهدمقدس، چهارشنبه است و دلم مدام در صحن و سرای شمسالشموس موج میزند؛ آنجا که خورشید رنگی دگر دارد و از آسمان نیلگونش میتوان دنیا را زیباتر دید.
آنجا که زمان میایستد تا هرچقدر که دلت پر میکشد در صحن و سرایش قدم بزنی و گنبدش را به آغوش بکشی، آنجا که کبوترهایش گویی عاشقی را چنان یادگرفتهاند که از گستره آسمان تنها همین نقطه نورانیاش را برگزیدهاند تا شب و روز شمسالشموس را طواف کنند.
آری! اینجا مشهدالرضا(ع) حریم و ضریح دلهاست؛ فرقی نمیکند در کجای شهر باشی در هرگوشهاش که باشی دلت به پنجره فولادش وصل میشود و چشمانت به گنبدطلایش و قدمهایت به صحن و سرایش؛ آنجا که گلهای چادرت با گلهای قالی یکی میشوند تا تو را ساعتها در حرم امن الهی نگهدارند.
چهارشنبههای امامرضایی؛ هرروز زائر توام یا غریب الغربا...
یا امام رضا(ع)! یادِ تو در این روزها تنها مونس تنهاییام است؛ وقتی که تکیهگاهی جز پروردگار دو عالم ندارم؛ یا امام رضا(ع)! حرم تو تنها حریم امنی است که میتوانم ساعتها در آن عاشقی کنم و گاه دلتنگی و حتی گاه شکوه کنم؛ و میدانم که تو تنها کسی هستی که گوش شنوای تمام دلهای خستهای آنجا که از همه جا و همه کس دل بریدهایم و تنها به پنجره فولاد شما دل سپردهایم ...
ای شمسالشموس! تو تنها نقطه امنی هستی که میتوان ساعتها آرام در گوشهای از صحن و سرایت خلوت کرد و میدانم که حرفهای دل تمام عاشقانت را یکی پس از دیگری میشنوی؛ میدانم که تو نقطه آغازی و من به عشق تو چهارشنبه به چهارشنبه دلم را که نه؛ تمام وجودم را رهسپار مشهدت میکنم؛ ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی...
انتهای پیام/281/ ع