دومین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده ضاربان شهید "روحالله عجمیان" صبح امروز دهم آذر ماه در استان البرز برگزار شد.
به گزارش از کرج، شهید سید روحالله عجمیان، متولد 20 بهمن سال 1373 از بسیجیان حوزه 417 شهدای کمالشهر کرج بود که روز پنجشنبه 12 آبان ماه در جریان اغتشاشات و ناامنیهای آزادراه کرج ـ قزوین در محدوده بهشت سکینه(س) کرج با ضربات چاقوی برخی اغتشاشگران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
روز گذشته نخستین جلسه دادگاه برگزار و به اتهامات 9 نفر از متهمان با حضور وکلا، خانوادههای آنها و مددکار اجتماعی رسیدگی شد. گفتنی است 3 نفر از 15 متهم این پرونده 17 سال سن دارند،
در همین راستا و بر اساس ماده 315 قانون آیین دادرسی کیفری پرونده افراد بالغ زیر 18 سال که اتهام آنها در صلاحیت رسیدگی در دادگاه انقلاب است و با تعدد قضات رسیدگی میشود باید در شعبه یک دادگاه کیفری یک استان ویژه رسیدگی به جرایم نوجوانان رسیدگی شود، قضات دادگاه امروز هم ابلاغ دادگاه انقلاب را دارند و هم مستشار دادگاه کیفری یک ویژه رسیدگی به جرایم نوجوانان و دارای ابلاغ ویژه هستند.
در جریان رسیدگی به این پرونده تمام تشریفات قانونی برای رسیدگی به پرونده متهمان زیر 18 سال رعایت شده است و متهمان از تمام امتیازاتی که قانون برای آنها در نظر گرفته است از جمله داشتن وکیل و حضور مددکار برخوردار هستند.
در ابتدای جلسه، ریاست دادگاه با اعلام رسمیت، دادگاه دادرسی متهم حمید قرهحسنلو را اعلام کرد و از نماینده دادستان خواست کیفرخواست نامبرده را قرائت کند تا متهم از خود دفاع کند.
نماینده دادستان گفت: متهم حمید قرهحسنلو فرزند محمدعلی بهاتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به مأموران انتظامی و بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور شده است.
وی افزود: طبق اظهارات متهم، حمید قرهحسنلو همراه با همسر خود فرزانه قرهحسنلو جهت حضور در بهشت سکینه(س) و در محل ضربوجرح و شهادت بسیجی شهید روحالله عجمیان حضور داشتهاند.
نماینده دادستان ادامه داد: طبق مستندات جمعآوریشده و فیلم زمان ضربوجرح شهید عجمیان روی انگشت اشاره دست چپ متهم حمید قرهحسنلو آثار زخم و خونریزی مشهود است. زمانی که آرین فرزامنیا از پشت با کارد به شهید ضربه میزند، در دومین ضربه دست این متهم هم که همانجا حضور داشته است زخمی میشود. همسر متهم که در محل حاضر بوده و از متهمان پرونده است در اظهارات خود گفته است متهم یک لگد به بسیجی شهید زده است.
وی عنوان کرد: در زمان دستگیری متهم در منزل وی و در بررسی گوشی همراه متهم فیلمی از زمان حادثه که توسط خود متهم ضبط شده نیز کشف شده است.
در ادامه قاضی از متهم خواست در جایگاه دفاع از خود قرار گیرد و دفاعیات خود را نسبت به کیفرخواست بیان کند.
در ابتدای حضور متهم در جایگاه قاضی پرسید: کیفرخواست را شنیدی و آیا آن را قبول دارید؟
متهم در دفاع از خود گفت: من و همسرم جهت حضور سر مزار یکی از آشنایان به بهشت سکینه(س) رفته بودیم و قصد داشتیم اگر برای خانم نجفی هم مراسمی بود، حضور پیدا کنیم.
قاضی از متهم پرسید: گفته شده شما، نخستین نفری بودید که در بهشت سکینه(س) حاضر شدید؛ شما اسلحه داشتید؟
متهم پاسخ داد: خیر.
در ادامه دادگاه فیلم حضور متهم در صحنه جنایت بهدستور قاضی پخش شد.
متهم گفت: در اتوبان دنبال راه برگشت بودیم که صحنه ضربوجرح شهید عجمیان پیش آمد.
قاضی پرسید: در محل دستگیر شدید؟ دست شما چرا زخمی شد؟
متهم: شب در منزل دستگیر شدیم و متوجه نشدم دستم چرا زخمی شد. همسرم در محل وقوع جنایت جمعیت را کنار میزد تا شهید را نزنند.
قاضی خطاب به متهم گفت: جمعیت را کنار میزدید تا صحنه بهتر تصویربرداری شود.
متهم گفت: متوجه زخمی شدن دستم نشدم اما همسرم گفت دست یک آقایی چاقو بود، زمانی که ما رسیدیم شهید روی ماشین بود و به وی ضربه میزدند که بعد پایین افتاد.
قاضی: شما ضاربان را دیدید؟
متهم گفت: 3 تا 4 جوان بودند و من تنها سنگ دست یک نفر دیدم.
قاضی: شما سردستگی جمع اغتشاشگران و فرماندهی جمع حاضر در صحنه را ب عهده داشتید؟
متهم: من اگر لیدر بودم باید پیامی داده باشم.
قاضی در پاسخ گفت: کسی که مأموریتی ندارد چرا باید فیلم جزئیات صحنه را تهیه کند و در همه صحنهها پیگیرانه حضور داشته باشد؟
متهم گفت: من بدون منظور فیلم گرفتم و در حد لیدری نیستم.
قاضی: درآمد ماهیانه شما چقدر است؟
متهم پاسخ داد: بین 50 تا 100 میلیون درآمد ماهیانه دارم.
قاضی خطاب به متهم گفت: پس مشکل اقتصادی نداری، انگیزه شما مخالفت با نظام بود؟
متهم ادامه داد: هدفی نداشتم! اشتباه کردم؛ من بهاشتباه این رفتارها را انجام دادم.
قاضی: شما بهعنوان لیدر آشوب معرفی شدهاید و در بستن اتوبان، ضربوجرح و شهادت بسیجی شهید روحالله عجمیان نقش داشتهاید.
متهم: خیر، زمانی که رسیدیم، پشیمان شدیم و میخواستیم به منزل برگردیم اما بهدلیل شلوغی بین جمعیت گیر کردیم!
قاضی: شما صحنهگردان بودی و همهجا حضور داشتی، در بهشت سکینه(س)، در اتوبان حتی در لابهلای ماشینها بهدنبال چه بودی؟
متهم: هدفی نداشتم! زمانی که بهسمت ماشینها میرفتیم شیشههای ماشینها شکسته بود.
قاضی پرسید: جوانها تحت فرمان شما بودند؟ چرا به شهید عجمیان لگد زدید؟
متهم: نه، من لگد نزدم.
قاضی در پاسخ گفت: خانم شما در بازجویی اعتراف کرده است که شما لگد به شهید زدید.
قاضی پرسید: شما چهنسبتی با خانم حدیث نجفی داشتید که میخواستید سر مزار او بروید؟
متهم: نسبتی نداشتیم برای اعتراض رفته بودیم.
قاضی پرسید: بستن جاده، اعتراض است؟
متهم: من نقشی در بستن جاده و اغتشاشات نداشتم؛ اینکه شما میگویید من لیدر بودم تماس یا ارتباطی باید داشته باشم.
در این هنگام وکیل متهم حمید قرهحسنلو در مورد صحنه شهادت شهید عجمیان اظهاراتی بیان داشت و سؤالاتی نیز از متهم پرسید.
در ادامه نماینده دادستان ضمن انتقاد از متهم بابت برخی اظهاراتش خطاب به متهم ادامه داد: عینکتان در جایی که پیکر شهید عجمیان افتاده بود، بوده است که آن را برداشتید، چه اقدامات پزشکی برای این شهید انجام دادید؟ آنها را توضیح دهید.
وی اضافه کرد: شما بهعنوان یک پزشک در صحنه جرم حضور دارید اما به شهید عجمیان که روی زمین افتاده است، بیاعتنا هستید و به اولگد میزنید.
متهم گفت: من قبول دارم از لحاظ پزشکی اهمال کردم اما عمل مجرمانهای که منجر به فوت شهید عجمیان انجام شده باشد انجام ندادهام.
قاضی در ادامه از متهم خواست دفاع آخر خود را بیان کند.
متهم قرهحسنلو خطاب به قاضی گفت: من این اتهامات را نمیپذیرم.
نماینده دادستان در ادامه با اجازه از قاضی مجدداً گفت: اظهارات آرین فرزامنیا نسبت به شما این است که شهید را نگه داشتهاید و او ضربه زده است، در این فیلم هم که ضبط شده است مشخص است شما با خشم در حال قدم زدن هستید و خلاف سوگندی که یاد کردید به مجروحی که روی زمین افتاده است کمک نمیکنید. برای کفش خونیتان که آغشته به خون شهید عجمیان هست چه توضیحی دارید؟
متهم در پاسخ گفت: من کاری نکردم.
متهم گفت: من و همسرم بهطور ناخواسته در این اجتماع وارد شدیم.
متهم ادامه داد: کاش اصلاً به این ماجرا وارد نمیشدم و به خانه برمیگشتم. من بههیچوجه دنبال آشوب و اغتشاش نبودم.
قاضی از متهم قرهحسنلو پرسید: "آیا دفاعیاتتان تمام شده است؟"، که متهم پاسخ داد: "بله."، و قاضی ختم این جلسه را اعلام کرد.
قاضی در ادامه جلسه گفت: علی معظمی گودرزی فرزند داریوش به جایگاه بیاید تا نماینده دادستان کیفرخواست وی را بخواند، بعد از متهم درباره موارد اتهامی سؤال خواهیم پرسید.
نماینده دادستان گفت: در کیفرخواست علی معظمی گودرزی آمده است نامبرده ضمن هماهنگی با سه متهم از شهریار به کرج رفتهاند و اقدام به انسداد مسیر و پرتاب سنگ به مأموران کردهاند. آنها در صحنه شهادت عجمیان حضور داشته و دیدهاند که چند نفر به پیکر این شهید سنگ زدهاند اما خودش این اقدام را انجام نداده است.
نماینده دادستان ادامه داد: اتهام او، افساد فی الارض و اقدام علیه امنیت کشور است و همچنین فعالیت تبلیغی علیه نظام است.
قاضی خطاب به متهم گفت: آیا این اتهامات را قبول دارید؟
متهم معظمی گودرزی گفت: من بهعنوان نخستین نفر این بسیجی را در محل دیدم و سنگ هم در دستم بود ولی بهطرف او پرتاب نکردم.
قاضی پرسید: چند سنگ در دستت بود؟
متهم پاسخ داد: فکر میکنم دو سه تا اما ما برای آسیب رساندن به کسی به این محل نرفته بودیم و نمیخواستیم آن بسیجی را به شهادت برسانیم.
وی اضافه کرد: تشکیل زنجیره انسانی را قبول دارم اما قصدمان مسدود کردن اتوبان نبود و اشتباه کردیم.
قاضی: سنگ را چه کردید؟
متهم: سنگی پرت نکردم و آن را روی زمین انداختم؛ نمیخواستم به کسی بخورد.
رئیس دادگاه وکیل متهم را به جایگاه فراخواند.
وکیل گفت: آقای معظمی تحت تأثیر دعوت فضای مجازی بهاتفاق سه نفر دیگر مجید محمدی، شاکرمی زواردهی و علی محرمی به بهشت سکینه(س) رفتهاند.
وکیل متهم گفت: آقای معظمی در وارد کردن صدمه به شهید حضور نداشته است.
وی ادامه داد: متأسفانه تأثیر فضای مجازی است. این افراد تنها میخواستند در این حرکت اعتراضی شرکت کنند و در اینکه کارشان خلاف است، صحبتی نیست اما افساد فی الارض خصیصههایی دارد که یکی از آنها اقدام علیه جان کسی است که آقای معظمی چنین کاری را انجام نداده است لذا درباره این اتهام اول معترض هستم.
وی افزود: درباره اتهام اجتماع علیه امنیت عنصر روانی آن مخدوش است و این جوانان برای اعتراض به آن سمت آمدند و نه کلیپی منتشر کردهاند و نه درباره این حادثه پیام یا توئیتی منتشر نکردهاند و به اشتباه خود اذعان دارند.
قاضی از وکیل پرسید: "آیا شما در این مدت با متهم صحبتی داشتهاید؟"، که وکیل پاسخ داد: بله، من به موکلم توصیه کردم توبه کند اما باز هم تأکید دارم که بهنیت تبانی علیه امنیت کشور به آن نقطه نیامده بودند.
قاضی از متهم خواست در جایگاه قرار بگیرد و در ادامه گفت: اتهام شما افساد فی الارض از طریق اجتماع و دادن شعار و ایجاد آشوب و حمله به نیروهای انتظامی و اخلال عمده در نظم جامعه است.
وی ادامه داد: آیا اخلال در نظم عمومی کردید؟ باتوجه به اینکه زنجیره انسانی تشکیل دادید و از آن فیلم گرفتید، این فعالیتتان تبلیغی علیه مردم این کشور محسوب نمیشود؟ مجموعه اقدامات شما که در این حادثه صورت گرفته، نمونه افساد فی الارض است لذا با زبان خود هرچه مایل هستید برای دفاع بگویید.
متهم گفت: حمله به نیروی انتظامی و مقاومت بسیج قبول نیست؛ من نخستین کسی بودم که شهید عجمیان را دیدم که با پیراهن خونی کنار دیوار نشسته بود و وقتی از کنارش رد میشدم آقای کرمی پشت من ایستاده بود.
قاضی: از شهید عجمیان نپرسیدید چهاتفاقی برایش افتاده است؟
متهم پاسخ داد: خیر؛ چون جمعیت زیادی آنجا ایستاده بودند و بهخاطر ترس از اغتشاشگران جلوتر نرفتم، این را هم بگویم که من اتوبان را نبستم و اقدام به لیدری اغتشاشات نکردم و اتوبان بسته بود.
قاضی: پیشنهاد تشکیل زنجیره انسانی را چهکسی داد؟
متهم پاسخ داد: من گفتم افرادی را که زنجیره را نیز تشکیل دادهاند نمیشناسم و فیلمی هم از اتوبان نگرفتم و برای جایی نفرستادم، من تنها یک فیلم گرفتم.
وی خطاب به رئیس دادگاه گفت: ما برای این ماجرا برنامهریزی قبلی نداشتیم و تنها گول رسانهها را خوردیم. همه این افراد که شهید شدند، برادرهای ما هستند و از شما و نماینده دادستان میخواهم به ما کمک کنید.
قاضی در ادامه از متهم فرزانه قرهحسنلو خواست در پاسخ به کیفرخواست قرائتشده دفاعیات خود را بیان کند.
متهم گفت: من فساد فیالارضی انجام ندادهام و به شهید عجمیان دست نزدهام.
متهم ادامه داد: تنها بر اثر هیجانات القائی از شبکههای معاند به بهشت سکینه(س) رفتم اما شلوغ شد و در جاده متوقف شدیم و دیدیم که چند نفر به شهید ضربه میزنند.
قاضی پرسید: شما دور شهید چرخیدید و هیچ کاری برای دفاع از وی انجام ندادید؛ مردی را که به شهید سنگ زد میشناسید، اسمش چه بود؟
متهم: نه، نمیشناختم شلوغ بود یادم نیست.
قاضی: فیلم را نشان بدهید تا متهم فرد موردنظر را شناسایی کند.
در ادامه دادگاه فیلم این لحظه نشان داده شد.
متهم گفت: نمیدانم کدام آقا بود، گفتم ندیدم.
متهم ادامه داد: من فعالیت زیادی در فضای مجازی ندارم فقط برای همسایه یک پیامک دادم که در مراسم چهلم شرکت کنند.
قاضی: این پیام را برای شبکههای معاند و بیبیسی و فرانسه هم فرستادید؟
متهم پاسخ نداد.
قاضی گفت: آن لحظه که همسرت لگد زد چه کردی؟
متهم: همسرم رفت که عینکش را کنار شهید بردارد، اشتباه گفتم که لگد زد پشیمانم، آسیبی به شهید عجمیان نزدم و هیچ دخالتی در برهم زدن امنیت نداشتم، تقاضای عفو و بخشش دارم.
قاضی: شهید عجمیان را چهکسانی شهید کردهاند؟
متهم: اغتشاشگران.
قاضی: پس قبول داری که همه اقدامات آشوبگران و شما موجب شهادت شهید شده و همه اتفاقات در بههم زدن نظم عمومی و آسیب رساندن به افراد بیگناه توسط شما نقش داشته است.
قاضی در ادامه وکیل مدافع متهم را برای ارائه دفاعیات از متهم به جایگاه احضار کرد.
وکیل متهم گفت: در خصوص اتهامات موکلم نسبت به فساد فی الارض تعریفی که در قانون برای اثبات فساد فی الارض آمده شامل رفتار موکل من نمیشود و متهم رفتاری که موجب فساد، جنایت یا اخلال در نظم عمومی بشود، انجام نداده است و صرف حضور وی در صحنه، افساد فی الارض محسوب نمیشود.
وکیل متهم ادامه داد: در خصوص حمله به مأموران امنیتی و نیروهای بسیج موکلم رفتاری نداشته، سنگ یا وسیلهای به طرف مأموران پرتاب نکرده است و در فیلم صحنه نیز چنین چیزی مصداق عینی ندارد.
قاضی خطاب به وکیل گفت: 40 تا 50 نفر در صحنه ضربوجرح و شهادت شهید عجمیان حضور داشتند که هرکس ضربهای میزد و متهم نیز در آن صحنه حضور داشت.
قاضی از وکیل متهم پرسید: شما از زمان بازداشت متهم با موکل خود دیدار داشتهاید؟
وکیل گفت: بله، من موکلم را میبینم و از اینکه دادگاه به ما فرصت کافی برای صحبت داده است، تشکر میکنم.
وکیل متهم افزود: موکلم متأسفانه تحت تأثیر فضای مجازی وسوسه شده و در زمان حاضر نادم و پشیمان است و از دادگاه محترم تقاضای عفو و بخشش برای نامبرده را دارم.
قاضی: حضور در تجمعات و شعار دادن متهم را در صحنه قبول دارید؟
وکیل: بله قبول دارم، شعار دادن و حضور در اغتشاشات عنوان مجرمانه دارد و به حد و تناسب رفتار باید مجازات شود اما صرف حضور فیزیکی در صحنه، افساد فی الارض و تبانی محسوب نمیشود.
قاضی از نماینده دادستان خواست سؤالات پایانی خود را از متهم بپرسد.
نماینده دادستان خطاب به متهم گفت: در فیلم پخششده، پوشش شما که عینک آفتابی با شیشه بزرگ است برای جلوگیری از شناسایی است، همچنین با سابقهای که شما تأیید کردید شب قبل پیامک دادید که "آن روز در بهشت سکینه(س) حضور پیدا کنید" این کار با هدف قبلی بوده است.
نماینده دادستان ادامه داد: با توجه به افتادن عینک همسرتان در صحنه، خونی بودن کفش وی و بریدن دستش کنار پیکر شهید و لگدزدنی که شما اعتراف کردهاید، اتهامات علیه شما مطرح شده است.
دادستان خطاب به متهم گفت: با اقرار شما و لگد زدن همسرتان به شهید، حضور شما در صحنه و ارتکاب جرم مطرح شد.
متهم: عینک آفتابی با شیشه بزرگ که استفاده میکنم بهدلیل حساسیت چشمهایم هست و همیشه از عینک و کلاه استفاده میکنم.
در ادامه قاضی خطاب به متهم گفت: وقت کافی برای دفاع به شما میدهیم و میتوانید حرفهای خود را بهطور کامل بنویسید و اتهامات را قرائت میکنم تا شما دفاع کنید.
قاضی خطاب به متهم گفت: اتهام شما افساد فی الارض است، کنار شهید عجمیان اقدامات شما موجب شده است به تمامیت جسمانی افراد که این مورد تنها یک نمونه بوده است، آسیب وارد شود و شهادت شهید بسیجی عجمیان یک نمونه بارز بوده است که شما در آن دخالت داشتهاید. اقدامات شما موجب شهادت یک بسیجی شده است و راهبندانهایی که شما با هدایتگری ایجاد کردید موجب بینظمی شدید در جامعه شده است و اخلال در نظم عمومی و امنیت جامعه کردهاید و بارزترین نمونه آن هم به شهادت رساندن یک انسان بیگناهی است که جرمش تنها پوشیدن لباس بسیج است، اگر جرم دیگری داشته است شما به ما و مردم بگویید؛ به کسی حرفی زده یا کسی را کشته است؛ اگر کاری انجام داده است بگویید و ما حرفی نداریم.
قاضی ادامه داد: شما با همسایههایتان اجتماع و تبانی کردهاید و با دعوت از دیگران و دشمنان این مملکت بهبهانههای مختلف تجمع کردهاید و تبانی کردهاید تا امنیت مردم را بههم بزنید و علاوه بر اینها از صحنهها نیز فیلم تهیه کرده و ارسال کردهاید که این اقدام هم بهعنوان فعالیت تبلیغی علیه مردم مظلوم و نظام اسلامی محسوب میشود.
متهم: ما هیچ آسیبی به کسی نرساندهایم؛ در بستن اتوبان نیز هیچ دخالتی نداشتم؛ اشتباه کردم تحت تأثیر قرار گرفتم، توبه میکنم.
قاضی خطاب به متهم گفت: گناه این بسیجی شهید چه بود؟ دیروز در جلسه پدر شهید گفت "گناه بچه من چه بوده است؟".
متهم: او هیچ گناهی نداشت.
قاضی گفت: ما جواب این پدر و مادر شهید را چه بدهیم؟ مادر شهید که دیروز در جلسه دادرسی از حال رفت و ما باید بهخاطر پخش این صحنهها از مردم عذرخواهی کنیم زیرا تنها نشان دادن این صحنهها موجب میشود احساسات مردم جریحهدار شود اما چارهای نداریم برای اینکه دنیا بفهمد که چه جنایاتی انجام میشود و بزرگی این جنایت و مظلومیت شهید و خانوادهاش و امثال آن مشخص شود، ما حاضر نبودیم با این وضعیت که حتی حیوانات را هم با بدن مجروحشان این گونه برخورد نمیشود، نشان بدهیم و مادر شهید با دیدن این صحنهها دیروز در جلسه دادرسی حالش بههم خورد شما بهعنوان یک خانم بگویید ما چهجوابی به مادر این شهید بدهیم.
متهم پاسخ داد: من واقعاً متأسفم و صحنه بسیار دردناکی بود.
متهم ادامه داد: اشتباه کردم اما در شهادت این بسیجی هیچ مشارکتی نداشتم.
متهم اضافه کرد: اشتباه کردم و تحت تأثیر قرار گرفتم اما هیچ قصدی برای بههم زدن نظم عمومی و اخلال در جامعه نداشتم یا اینکه بخواهم کسی را به شهادت برسانم، دخالتی در این موضوعات نداشتم. پشیمانم و امیدوارم که مورد عفو قرار بگیرم و با بخشش و شفقت با من رفتار شود. من هیچ عنادی با نظام و کسی ندارم و اساساً تحت تأثیر احساسات این رفتار را انجام دادم.
قاضی خطاب به متهم گفت: مطلب دیگری ندارید.
متهم: خیر، فقط تقاضای عفو و بخشش دارم.
در انتهای این جلسه دادگاه، قاضی ختم دومین جلسه دادرسی شهادت روحالله عجمیان را اعلام کرد و گفت: بنا داریم که بهطور متوالی این جلسات رسیدگی را تا هر چند روز که طول بکشد، ادامه بدهیم.
انتهای پیام/