در حقیقت آن چیزی که توانسته است فیلم «موقعیت مهدی» را تبدیل به اثری کند که در عین حال که به برهه مهمی از تاریخ سیاسی کشور ایران میپردازد، در برگیرنده همه خصوصیات یک قهرمان ملی باشد، آمیختن صحنههای خشونت جنگ در کنار لطافت زندگی و جاری بودن آن است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، کتاب زندگینامه هرکدام از شهیدان دوران دفاع مقدس را که تعدادشان هم کم نیست، ورق میزنم به ویژگیهای مشترک در خاطرات همه آنها میرسم که شاید پُررنگترین آن داشتن یک زندگی ساده و به دور از زرق و برقهای امروزیست.
این زندگی ساده تنها ویژه شهدا نیست چراکه بسیاری از مردم روی این مساله تاکید دارند که در سالهای نه چندان دور، زندگی از پیچیدگیهای عجیب و غریب دور بود و دهه 60 بهترین مثال برای سبک زندگی ساده، صمیمی و لبریز از مهر و محبت است؛ همین نگاه پایه و اساس زندگیها را تشکیل میداد و با وجود تمام سختیها با خود آرامش به همراه میآورد.
اگرچه شرایط آن زمان کشور (هشت سال دفاع مقدس) در این اتفاق بیتاثیر نبوده است اما شاید بتوان گفت مردم از سبک زندگی خانواده شهدا نیز که نزد آنها جایگاه رفیعی داشته و دارند، پیروی میکردند.
با نگاه به زندگی یکی از فرماندهان خوشنام دوران جنگ یعنی مهدی باکری که این روزها اثری با عنوان «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازیفر با محوریت زندگی ایشان روی پرده سینماهای سراسر کشور است، به ویژگی سادهزیستی این شهید میتوان پی برد که به گفته همسرش، زبانزد خاص و عام بود.
مهدی باکری اگرچه به واسطه تواناییها و جایگاهی که داشته است، میتوانسته یک زندگی مرفه برای خود و خانوادهاش دست و پا کند اما از امکاناتی که حق طبیعیاش بوده، چشم پوشیده است.
این خصوصیت در فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» نیز به تصویر کشیده شدهاست یعنی کارگردان با هوشمندی به جای پرداختن صرف به بُعد فرماندهی مهدی باکری، زندگی ساده و بیریای او و همسرش را نیز برای مخاطب به نمایش گذاشته و در حقیقت سکانسهایی از جمله کمک به اسبابکشی همسر حمید باکری پس از شهادتش، کمک به موزاییک کردن حیاط خانه و... شاهد این موضوع است.
از سوی دیگر این فیلم سینمایی با پرداخت به سبک زندگی در دهه شصت و عمیق شدن در جزییات، تصویری باورپذیر از فضای قصه در ذهن مخاطب ساخته است.
«موقعیت مهدی» به دنبال ارایه تصویری دستنیافتنی از شهید باکری نیست بلکه بر مولفههای انسانی و رفتاری او تمرکز کرده که یکی از آنها نحوه تعامل با همسر، برادرزادهها، همسر حمید و رزمندگان است و باید روی این نکته تاکید کنم که صمیمیت در متن و تصویر فیلم جاری است.
نحوه تعامل مهدی باکری با همسرش و سکانسی که او با احسان، پسر حمید باکری، بازی میکند و حتی در صورت خود میزند تا دست احسان که به صورتش میزند، درد نگیرد، گواه این مساله است.
ناگفته نماند که فیلمساز با به تصویر کشیدن خصوصیات فردی و خانوادگی مهدی باکری، حال و هوایش در دل خانواده و شخصیت او در خط مقدم جنگ تصویر کاملی را از این قهرمان ملی خلق کرده است.
در حقیقت آن چیزی که توانسته است «موقعیت مهدی» را تبدیل به اثری کند که در عین حال که به برهه مهمی از تاریخ سیاسی کشور ایران میپردازد، در برگیرنده همه خصوصیات یک قهرمان ملی باشد، آمیختن صحنههای خشونت جنگ در کنار لطافت زندگی و جاری بودن آن است.
نمونه سادگی و صمیمیت زندگی یک فرمانده جنگ نه تنها در «موقعیت مهدی» کم نیست اما آن چیزی که مهم است الگوی گرفتن از زندگی این شهیدان والامقام به ویژه از سوی کسانیست که مسئولیتی در کشور دارند که باید آن را سرلوحه کار و زندگی خود قرار بدهند.
انتهای پیام/