نبرد رفح، سرنوشت سازترین نبرد مقاومت فلسطین از ۱۹۶۷ تاکنون به شمار میرود که می تواند سرنوشت فلسطین را برای دهه های آتی مشخص نماید؛ چرا که ناکامی ارتش اسرائیل در رفح، مقدمه عقب نشینی ها و شکست های بزرگتر این رژیم در آینده خواهد بود.
به گزارش گروه بین الملل ، رژیم صهیونیستی درحالی از سه روز قبل عملیات نظامی محدود خود در رفح را آغاز کرده است که تل آویو بدون توجه به خواست جامعه جهانی و حتی متحدان غربی اش این عملیات را آغاز کرد.
ورود تانک های ارتش رژیم صهیونیستی به گذرگاه مرزی رفح در حالی بود که حماس ساعاتی قبل تر با پیش نویس ارائه شده در مذاکرات قاهره درخصوص تبادل اسرا موافقت کرده بود، اما اسرائیل بدون توجه به همه تلاش های منطقه و بین المللی برای توقف جنگ، وارد رفح شد.
بررسی شرایط میدانی، سیاسی و بین المللی در این حمله چند نکته قابل توجه دارد؛
- حمله زمینی نیروهای رژیم صهیونیستی از نظر تعداد نیروها و محدوده عملیاتی فراگیر نبوده و تنها دو تیپ زرهی 401 و 84 لشگر 162 در راستای خط مرزی موسوم به «محور فلادلفیا» - منطقه مرزی میان نوار غزه و مصر- حرکت کرده اند و وارد منطقه پیرامونی نشده اند. این درحالی است که انتظار می رفت با توجه به تبلیغات گسترده صهیونیست این عملیات بزرگتر از این باشد.
- حمله مذکور با وجود آنکه محدودتر از حد انتظار بود اما از جنبه رسانه ای بزرگنمایی شده بود. تانک های صهیونیستی هم به نمادهای شهر غزه در رفح حمله می کردند و واحد رسانه ارتش رژیم هم ورود تانک ها با پرچم های بزرگ و فیلمبرداری از بالا را بازنمایی می نمود تا این پیام را به مخاطبان بدهد که جنبه رسانه ای این عملیات مهمتر است. احتمالا این بزرگنمایی رسانه ای می تواند نشانه ای باشد از تلاش نتانیاهو برای فروش گران تر این عملیات محدود به اعضای تندرو کابینه اش تا بدین شکل بتواند مذاکرات تبادل اسرا را به پیش ببرد.
- عدم واکنش مصر به نقض پیمان کمپ دیوید (1979) و ورود تانک های اسرائیلی در خط مرزی (منطقه D) پس از 45 سال جای تامل دارد. برخی مدعی هستند که قاهره امتیازی اقتصادی یا سیاسی از تل آویو دریافت کرده و برخی مدعی هستند که اسرائیلیها با اشاره به حضور نیروهای زرهی ارتش مصر به بهانه مبارزه با جریان های سلفی در صحرای سینا، حضور زرهی در رفح را توجیه کرده است. همچنین هاآرتص خبر داد که تل آویو به قاهره وعده داده که تاسیسات مرزی در رفح را تخریب نخواهد کرد.
- حمله محدود کنونی این فرضیه را مطرح کرده است که صهیونیست ها می خواهند از این وضعیت برای عملیات مرحله به مرحله استفاده کنند. بر این اساس صهیونیست ها در نظر دارند در حین استمرار مذاکرات قاهره برای آزادی اسرا، با حملات مرحله به مرحله، به داخل مناطق رفح، برگ برنده ای مهم در مذاکرات با حماس در دسترس داشته باشند.
- بنیامین نتانیاهو انتظار داشت که حماس با پیش نویس ارائه شده موافقت نکند، ولی بازی خوانی «یحیی السنوار»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی را از نظر سیاسی تحت فشار قرار داد. بیانیه حماس در موافقت با توافق تبادل اسرا در عمل سبب شد تا ارتش اسرائیل مجبور شود زودتر از موعد مدنظر خویش به رفح حمله کند. این در شرایطی بود که همزمان تظاهرات های بزرگ خیابان های تل آویو را فراگرفت تا نتانیاهو بدین شکل در موقعیت ضعیف تری قرار گیرد.
- به لحاظ راهبردی به نظر می رسد بنیامین نتانیاهو قصد دارد تا آتش این جنگ را دست کم تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گرم نگه دارد تا شاید این مسئله زمینه ساز شکست بایدن و بازگشت ترامپ به کاخ سفید شود. در صورت تحقق این سناریو، پایان جنگ نه تنها به معنی سقوط کابینه نیست، بلکه باید منتظر آغاز فاز دوم عملیات صهیونیست ها ماند. این فرضیه می تواند مطرح باشد که در صورت یکسره شدن کار رفح و بازگشت ترامپ به کاخ سفید، نتانیاهو این فرصت را خواهد یافت که مردم غزه را از مسیر اسکله جدیدی که توسط ارتش آمریکا تحت عنوان امداد و کمک رسانی به مردم غزه ایجاد شده، از این منطقه کوچ دهد.
نبرد جاری در رفح سرنوشت سازترین نبرد فلسطینی ها از 1967 تاکنون است و از جنبه سرنوشت ساز بودن، یادآور نبرد استالینگراد در جنگ جهانی دوم است؛ جایی که برنده و بازنده نهایی جنگ در نبرد روز آخر مشخص شدند. اگر صهیونیست ها بتوانند مقاومت سراسری مردم فلسطین را در غزه شکست دهند و موقعیت نظامی اش را تثبیت نماید، زمینه تشکیل دولت بزرگ یهود را محقق می نمایند ولی در مقابل ناکامی ارتش اسرائیل در رفح مقدمه عقب نشینی ها و شکست های بزرگتر این رژیم در آینده خواهد بود.
انتهای پیام/