محمدمهدی عبدالهی در یادداشتی به شرح جزئیات جلسه اخیر دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب پرداخته است؛ جلسهای که پس از ۳ سال وقفه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب پس از سه سال وقفه در نیمه ماه رمضان، همزمان با میلاد مبارک کریم اهل بیت(ع)، امام حسن مجتبی(ع) برگزار شد. محمدمهدی عبدالهی، از شاعران کشور، که در این دیدار حضور داشته، در یادداشتی به برخی از حواشی این مراسم پرداخته است. یادداشت عبدالهی که برای انتشار در اختیار ، قرار گرفته به این شرح است:
انتظار سه ساله داشت به پایان مىرسید و کمکم به لحظات رؤیت حضرت ماه نزدیک مىشدیم. غروب روز چهارشنبه، 16 فروردین 1402 مصادف با شب میلاد امام حسن مجتبى علیه السلام، حوالى ساعت پنج عصر به اتفاق دوست و برادر عزیزم، فرزند بزرگوار دانشمند برجسته هستهاى(شهید دکتر محسن فخرىزاده)، حامد جان فخرىزاده دم در بیت رسیدیم و آنجا با بسیارى از اساتید و شاعران از جمله علیرضا قزوه، یوسفعلى میرشکاک، دکتر سنگرى، دکتر گرمارودى، قادر طهماسبى، محمد رضا سهرابى نژاد، حسین اسرافیلى، امیرى اسفندقه، رضا اسماعیلى،ناصر فیض، حامد عسکرى، سیدجواد شرافت، محمدمهدى شفیعى، مهدى دادمان، حسن صنوبرى و... سلام و احوالپرسى کردیم و جهت شروع مراسم وارد حسینیه امام خمینى(ره) شدیم.
حدود 10 دقیقه قبل از اذان مغرب، هلال ماه رؤیت شد و امین شعر انقلاب وارد شدند و ما هم در نزدیکترین حالت ممکن به مقام معظم رهبرى به ایشان سلام دادیم و عرض ادب خود را ابلاغ کردیم و با شعار «صل على محمد، یاور مهدى آمد» به استقبال ایشان رفتیم. یکى دو دقیقه سکوت حاکم شد اما بعد از آن چند نفر از شعراى عرب ایستادند و با زبان عربى به آقا عرض ادب کردند که آقا فرمودند همه شاعرها که عرب هستند که بعد استاد کلامى زنجانى بلند شد و شعرى به زبان آذری به آقا تقدیم کردند که مورد تحسین جمع قرار گرفت. یکى از شاعران بختیارى هم شعر خواند. استاد على رضا قزوه هم کتاب «شام ابد» را تقدیم رهبر انقلاب کرد که صداى اذان بلند شد.
در همین لحظات، یکى از شاعران از وسط جمع ناگهان گفت آقا من براى نامزدى خود انگشتر شما را به نامزدم قول دادم. آقا فرمودند مگر امشب است؟ گفت: نه عیدفطر. آقا فرمودند پس هنوز وقت هست که خنده حضار بلند شد. ایشان گفتند آخر جلسه به شما انگشتر را مىدهم.
بعد از آن نماز جماعت به امامت ولى امر مسلمین جهان، امام خامنهاى و بعد از آن هم زمان افطار فرار رسید که شاعران را به سفره هاى افطارى هدایت مى کردند. در سفره افطارى توفیق شد که بر سفرهاى بنشینم که معظمله حضور داشتند. دکتر حداد عادل، و وزیر ارشاد، آقای مختارپور، حجتالاسلام قمى، مهدى دادمان، وحید جلیلى، استاد گرمارودى و ... نیز بر آن سفره نشسته بودند. بعد از اتمام افطار، به آقا عرض کردم جانم فداى شما، خدا سایه شما را بر سر ما مستدام بدارد، عرضى دارم خدمتتان. آقا فرمودند بفرمایید. گفتم: چفیه دور گردنتان را مىخواهم که معظمله دعایى خواندند و چفیه را به بنده دادند. پس از آن، سلام فعالان فرهنگى و مجازى جبهه انقلاب را به ایشان ابلاغ کردم، حضرت آقا نیز سلام گرم خودشان را فرمودند که به ایشان برسانم. استاد گرمارودى هم از امیرى اسفندقه خواست که چفیهاى از آقا براى پسرش حسن بگیرد. ...
اندکی بعد، نوبت به جلسه شعرخوانى بعد از افطار رسید. امسال اولین سالى بود که بعد از جریان کرونا و سه سال دورى، حدود 40 شاعر شعرهای خود را در محضر رهبر انقلاب خواندند. مرتضی امیرى اسفندقه مدیریت جلسه را برعهده داشت. او با اجازه از رهبر انقلاب و علیرضا قزوه که اجرای برنامه سالهای قبل را برعهده داشت، مراسم را شروع کرد.
امسال دو بهار، یعنى نوروز و رمضان دست در دست هم دادند که شاعران در این محفل گرد هم بیایند. گشایش بعد از کرونا با مدح کریم اهل بیت(ع) آغاز شد:
از جانب خداى تعالى گزین شدى
آیینهدار حُسن جهانآفرین شدى...
جلسه شعرخوانی مطابق سنت هرساله با شاعران پیشکسوت آغاز شد. امسال، استاد گرمارودی آغازگر جلسه بود. او که خود مترجم نهجالبلاغه است، شعری را در قالب نیمایی از شکوه کلام امیرالمؤمنین(ع) خواند:
چنین است گویى که با جامى خالى
بر ساحلى صخرهاى
پیش روى امواج ایستادهام
واپاش ساحل کوب موجها
صخره زیر پایم را مىشوید
و من هربار که موجى در مىرسد
جام بر کف
خم مىشوم
به بوى سهمى کز کاکل موج برگیرم
اما از آن پیش موج در خود واشکسته است
و من عزمى دوباره را
چون پرچمى
بر صخره واپس مىایستم ...
استاد گرمارودی شعر دیگری را با عنوان «در حریم حرم» به شهید حججی و دیگر شهدای حرم تقدیم کرد و گفت که قالب شعر نیمایی است:
داشت میرفت، خم شد و بوسید
طفل خود را که گرم بازی بود
و کلاه خیال بر سر داشت
نگهش سوی همسرش چرخید
که رخ از اشک دیدگان تر داشت
مرد از عمق سینه آه کشید
چرخش دیدگان مشتاقش
سوی همسر به روی ماه دوید
با خدا گفت، ای بزرگترین
هرچه دارم، ز مهر و نعمت توست
همسر خوب و کودک شیرین
عشق و آرامش و قرار و قرین
بانگی اما رسد به گوش مرا
گویدم با حرامیان جنگ است
باز میخواندم به همیاری...
شعرخوانی استاد گرمارودی که تمام شد، رهبر انقلاب ایشان را تحسین کردند و نکتهای فرمودند که شعر دوم، نیمایی نیست، این شبه چهارپاره است؛ چون در شعر نیمایی تفاوت سیلابهای مصارع یکی از اصول است، اینجا شما همه مصرعها را به یک اندازه آوردید، البته خیلی خوب بود و ما هیچ اشکالى نداریم، در تسمیهاش حرف داریم...
فرید طهماسبی دومین شاعری بود که قرعه به نامش افتاد. مجری ضمن دعوت از او، از زندهیاد محمدجواد محبت نیز یادی کرد و به رهبر انقلاب عرض کرد که آقای طهماسبی و استاد محبت اولین آموزگاران فرزندان شهدا بودند.
طهماسبی صحبتهای خود را با چند جمله آغاز کرد و گفت من در این مدت شعرهاى ناتمام زیادى سرودهام اما شعر «مرکب بىسوار» را شاید بیش از صدبار خواندم، هرجا مىرفتم، دیگر خجالت مىکشم ... اما حالا شعر بخوانیم بهتر است، من زیاد اهل منبر نیستم که یک دفعه آقا به شوخى فرمودند شعرتان از نثرتان بهتر است که با خنده حضار همراه شد. طهماسبی پس از آن شعرى را به «ایران» تقدیم کرد:
ایران سرفراز، ایران سربلند
ایران پاکباز، ایران هوشمند
هرچند داغدارى و هرچند خستهدل
هرچند سوگوارى و هرچند دردمند
تا دشمن حسود تو از خشم جان دهد
با دوستان سوتهدل خود بگو بخند و ...
آقا فرمودند خیلى خوب، مثل همیشه شعرتان قرص و محکم و مضموندار و درست و بى حشو و اینها بود.
نوبت به استاد یوسفعلى میرشکاک رسید. او شعری را در مدح حضرت زهرا(س) خواند؛ شعری که گفت سیاهمشق است و هنوز چکشکاری نشده، کار شب گذشته است و از رهبر انقلاب عذر خواست. رهبر انقلاب هم فرمودند که خیلی خوب، نو و تازه.
دین و دنیاى توأمان زهراست
از زمین بگذر، آسمان زهراست ...
رهبر انقلاب پس از اتمام شعر، برای آقای میرشکاک دعا کردند و فرمودند انشاءالله مورد رضاى حضرت زهرا(س) قرار بگیرد، هم شعرتان، هم خودتان. امیرى اسفندقه هم از این فرصت استفاده کرد و در این قسمت یاد استاد غلامرضا شکوهى را با غزل معروف «توان واژه کجا و مدیح گفتن او/ قلم قنارى گنگى است در سرودن او» زنده نگاه داشت. آقا در اینجا به شوخى فرمودند که یکى از گرفتارىهاى این جلسه حافظه خوب آقاى اسفندقه است، تمام جلسه لبریز از خنده شد.
پس از آن، نوبت به شاعران جوانتر رسید. مهرداد مهرابى شعری برای امام حسن مجتبی(ع) خواند که مورد تحسین رهبر انقلاب قرار گرفت. قادر طراوتپور و خانمها صفالو و زرافشان از دیگر شاعرانی بودند که آثار خود را خواندند. سپس نوبت به شعرخوانى حسین خزایى رسید که شعرى اعتراضى براى اغتشاشات اخیر خواند. آقا در انتها فرمودند که شما مضمون یک سخنرانى چند ساعته ما را در چند دقیقه بیان کردید که حضار خندیدند. بعد فرمودند که انشاءالله که در شعر گفتید من معترضم، معترض نباشید، یعنى جورى بشود وضعیت که امثال شما هیچ اعتراضى نداشته باشید، ضمناً سفرهتان هم از آن کوچکى یک خورده بیرون بیاید.
بعد از شعرخوانى حسن زرنقى، نوبت به علیرضا نورعلىپور رسید. شاعر جوان گفت: براى من و همسرم که تازه ازدواج کردهایم، دعاى خاص بفرمایید. آقا هم مطابق همیشه که برای جوانها دعا میکنند، فرمودند که خدا انشاءالله زندگیتان را شیرین کند و چند بچه خوب به شما عنایت کند. نورعلیپور شعری را به مادربزرگ تقدیم کرد که مورد تحسین رهبر انقلاب قرار گرفت.
محمد خادم شاعر جوان دیگری بود که شعری را به شهید محسن فخریزاده، دانشمند هستهای تقدیم کرد. رهبر انقلاب بعد از اتمام شعر، به شخصیت شهید اشاره کرده و فرمودند که شهید فخرىزاده رضوانالله علیه به معناى واقعى کلمه مخلص بود. شاعر بعدی، افشین علا بود:
بنشین شبی به خلوت خود در حضور خویش
روشن کن آسمان و زمین را به نور خویش
طوفان اگر گرفت تو کشتی نوح باش
رو کن بهوقت خشم چو موسی به طور خویش
گمگشته تو در تو نهان است و غافلی
در غیبتش بکوش برای ظهور خویش...
شعر علا مورد تحسین رهبر انقلاب قرار گرفت و فرمودند که شعرهای شما به مناسبتهای مختلف برای من میرسد و تقریباً همه آنها خوب هستند...
مطالبات رهبر انقلاب از شاعران انقلاب/ طفل یتیمی به نام «شعر»دکتر حدادعادل، بلرام شکلا از هندوستان، احمد شهریار از پاکستان و سیدمحمدجواد شرافت از قم شاعران دیگری بودند که به آثار خود را ارائه کردند. پس از آن، نوبت به محمود حبیبی کسبی رسید که شعری را به حضرت خدیجه(س) تقدیم کرد؛ شعری که موضوع آن مورد تحسین رهبر انقلاب قرار گرفت و ایشان تأکید کردند که یکی از خلأهای شعر آیینی ما، نپرداختن به حضرت خدیجه(س) است. البته پس از آن، نقدی نیز بر یکی از ابیات حبیبی کسبی داشتند.
دکتر کافى، محمدحسین انصارىنژاد، مریم زندى، لیلا حسیننیا و شاعران دیگر نیز شعرخوانى کردند تا نوبت به محمدمهدى سیار رسید. گفت خیلی دلتنگتان بودیم:
نیست در عالم ز هجران تلختر
هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن
من به خاطر حافظه خوب در آخرین دیدار، یک رباعى خوب به این جلسه بدهکارم؛ آقا فرمود یادتان رفته بود. سیار گفت، بله، آن را نوشتهام و بعد هم غزلی را تقدیم میکنم. آقا به بیتی اشاره کردند و فرمودند:
غافل دادیم دل به دستت
ما را یاد و تو را فراموش...
سیار گفت البته دل ما به دست شماست ...
رسوایی دیگری است، سری است مرا
بیخوابی خوشتری است، سری است مرا
دلتنگی دلبری است در سینه من
با تیغ غمش سری است سرّی است مرا...
بعد از شعرخوانى على حسین حمادى العاملى، شاعر لبنانى و استاد زکریا اخلاقى که به اشاره رهبر انقلاب شعر خواندند، همه سراپا گوش بودیم به سخنرانى امین شعر انقلاب. ایشان فرمودند که دلمان برای این جلسه تنگ شده بود، برای شما دوستان عزیز و شعرای عزیز. الحمدلله خدای متعال تفضّل کرد و توانستیم یکبار دیگر این جمع را در اینجا ببینیم و از محصول فکر و دل و جان آنها که خیلی هم ارزشمند است، به معنای واقعی کلمه بهره ببریم و لذّت ببریم؛ یعنی لذّتی که انسان از شعر خوب میبرد، جزو برترین لذّتهاست.
انتهای پیام/