از حیث مردم بودجه دو بخش ست. پولهایی که به دولت میپردازند و خدماتی که از دولت دریافت میکنند. اما سوال مهم مردم این است که این منابع در کجا صرف شده است. سوالی که باید در نهادهای خرج کننده از جمله سازمان برنامه و بودجه پاسخ داده شود.
، معروف است که بودجه را سند دخل و خرج دولت ها میخوانند. اما آیا این سند دخل و خرج تاثیری بر زندگی مردم میگذارد؟ و اگر پاسخ به این سوال مثبت است و بودجه دولتها و در یک نگاه فراتر، رفتار اقتصادی حکمرانان بر رفاه و معیشت مردمان اثرگذارست پس باید این سند برای مردم قابل درک و فهم باشد. در یک بخش از اعداد بودجه درآمدهای دولت (به معنای عام آن یعنی حاکمیت) ذکر شده و در سمت دیگر هزینه های آن. هزینه های دولت چه به صورت هزینه های جاری و چه به صورت هزینه های عمرانی به طور مستقیم و غیرمستقیم به مردم باز میگردد. درآمدهای دولت نیز چه آنها که به صورت فروش نفت و دارایی های دولت است و چه آنها که بصورت مالیات و عوارض اخذ میشوند بطور مستقیم یا غیرمستقیم از درآمدها و سفره مردم گرفته میشود.
پس با این اوصاف بودجه تنها یک سند مالی دولتی نیست. این سند از یک سو رفتار دولت را ترسیم میکند. رفتاری که الگویی ست برای مردم چه اینکه به فرموده مولا امیر المومنین علی علیه السلام رفتار مردم به حاکمانشان شبیه تر است تا پدرانشان. از سوی دیگر این سند نوعی کنش اقتصادی است که متعاقب آن مردم و فعالین اقتصادی متناسب با اعداد و احکام بودجه، برنامه ریزی های اقتصادی خود را تنظیم میکنند. این مقدمه بر آن ست که به دولتمردان گوشزد کند که بودجه علاوه بر دقت در اعداد و شفافیت در احکام، نیازمند قرائت و تفسیری مردمی از آنست تا همگرایی مردم برای تحقق اهداف بودجه را رقم بزند.
از حیث مردم بودجه دو بخش ست. پولهایی که به دولت میپردازند و در مقابل خدماتی که از دولت دریافت میکنند. پولی که مردم به دولت پرداخت میکنند همان مالیات وعوارض است. مالیاتی که تحت عناوین مختلف مانند مالیات بر درآمد، مالیات بر خریدو فروش، مالیات بر ارزش افزوده یا هرنوع مالیات و عوارض دیگری که به حاکمیت میپردازند. واقعیت اینست که به مدد فناوریها و اقداماتی که سازمان امور مالیاتی در یک سال اخیر انجام داده، بویژه موضوع اجرای قانون پایانه های فروشگاهی پرداخت مالیات از سوی مردم شفاف و روشن است. به عبارت دیگر مردم میدانند که در چه مواردی مالیات میپردازند و این مالیات چگونه محاسبه شده است. اما سوال مهم مردم این است که این منابع در کجا صرف شده است. سوالی که نه در سازمان مالیاتی بلکه باید در نهادهای خرج کننده از جمله سازمان برنامه و بودجه کشور مشخص شود. سوال مهمی که اغلب مردم و فعالین اقتصادی میپرسند نه مبنای محاسبه یا نرخ مالیاتی یا پایه های مالیاتی که محل خرج کردن این منابع است.
امروزه در میان عامه مردم پرداخت مالیات امر پذیرفته شده ایست. اما در مقابل عدم شفافیت در نحوه صرف این منابع مورد دلسردی اغلب پرداخت کنندگان مالیات است. مطالبه مقابله با فرار مالیاتی یا اخذ مالیات از ثروتمندان و مودیان بزرگ، نشان از این دارد که جامعه از کارکردهای تنظیم گری مالیات مطلع و حتی مطالبه استفاده درست ازاین ابزار را دارد. در مقابل اما همین جامعه، از نهاد متولی خرج این منابع انتظار گزارش دهی شفاف و درست از صرف منابع را دارد. واقعیت این ست که سازمان مالیاتی توانسته در اخذ مالیات و پاسخ به سوالات فنی و محاسباتی فعالین اقتصادی، پاسخ هایی را ارائه نماید. اما هیچ نهادی از جمله سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و دیوان محاسبات هرگز نتوانستند پاسخ روشنی به مالیات دهندگان برای صرف منابع مالیاتی ارائه دهند.
امروز اگر در بسیاری از کشورها مردم در پرداخت مالیات با نرخ های بالا، با دولت ها مشارکت میکنند ثمره شفافیت در فرآیند مالیات ستانی و گزارش روشن و ملموس از صرف منابع مالیاتی در امور رفاهی مردم توسط دولت هاست. دولتهای رفاه با صرف منابع در بهداشت، آموزش، حمل و نقل عمومی و خدمات اجتماعی بسیاری با گزارش های شفاف و روشن از رابطه بین مالیات و رفاه، توانسته اند مشارکت مردم را در طرح های اقتصادی و اجتماعی به همراه بیاورند.
در کشور ما اما، همپای پیشرفت سیستم مالیات ستانی، نظام گزارش دهی و اثربخشی اجتماعی در نظام بودجه ای کشور رشد نکرده است. اگر امروز استفاده از درگاه های پرداخت به عنوان مبنای محاسبه مالیات به عنوان یک روش داده محور و قابل اتکا هم برای مردم و هم برای دولت پذیرفته شده است؛ اما همان پرداخت کننده مالیات سوال روشنی دارد که این منابع چگونه و در کجا صرف میشوند. اما متاسفانه سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور به عنوان نهاد متولی تعیین سرفصلهای بودجه ای هرگز دعب و اراده ای برای ارائه گزارش به مردم نداشته است. سالهاست که بندهای هزینه ای بودجه، بصورت کلی با اعداد و تبصره های غیرقابل درک برای مردم مطرح میشود و مردم اثر این مصارف را در زندگی نمی بینند اما در مقابل با یک نظام بهم پیوسته و محکم مالیاتی مواجه میشوند.
لازم است که بودجه به زبان مردم نوشته شود. پیوست مردمی بودجه کمک میکند که دولت برای رسیدن به اهداف رشد و توسعه خود از سرمایه اجتماعی کافی برخوردار شود. بودجه نویسی به زبان مردم یعنی شفافیت در مالیاتها و شفافیت در مصارف دولتها. لازم است که سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، زبانی گویا و بیانی روشن از اعداد بودجه و مصارف آن برای مردم داشته باشد همانگونه که سازمان امور مالیاتی در مواجهه به سوالات فعالین اقتصادی پاسخگو و تبیین کننده است. امروز باید اعتراف کرد که شفافیت در مالیات ها در مسیری رو به جلو و ضرب آهنگی مناسب در حال اجراست. اما در بخش مصارف بودجه آنجا که مردم باید ثمره مالیاتهای خود را بر معیشت، رفاه و رشد اقتصادی خود ببینند، مبهم و گنگ است. کاش سازمان مدیریت و برنامه ریزی هم برای قانع کردن مردم در مورد بودجه ای که تدوین میکرد احساس مسئولیت میکرد.
انتهای پیام/