بسیاری معتقدند که عزل و نصبهای امنیتی فرودگاه بیروت و تحرکاتی که اخیرا آمریکا برای تقویت نفوذ خود در ارتش لبنان انجام داده را نمیتوان جدا از تحولات سیاسی این کشور به ویژه در پرونده ریاستجمهوری دانست.
به گزارش گروه بینالملل ، دولتهای مختلف آمریکا علاوه بر مداخله در امور سیاسی لبنان از دهههای گذشته و تلاش برای تاثیرگذاری بر پروندههای حساسی چون تشکیل دولت و انتخاب رئیس جمهور و انتخابات پارلمانی و ...، به روشهای گوناگون در پی تقویت نفوذ خود در ارتش این کشور بودهاند؛ تا جایی که ارتش لبنان تبدیل به یک نهاد نظامی وابسته به ایالات متحده گردد.
تلاش آمریکا برای نفوذ به ساختار ارتش لبنان
از همین رو طی چند سال گذشته آمریکاییها در کنار تحرکاتی که در پروندههای سیاسی لبنان انجام دادهاند به ویژه بعد از اعتراضات اکتبر 2019، راهبرد خود را بر پایه افزایش هماهنگی و روابط با موسسات امنیتی و نظامی لبنان بنا کردهاند. ایجاد روابط نزدیک با ارتش کشورهای وابسته به سیاست واشنگتن و سیطره بر تصمیمات و عملکرد آنها از جمله استراتژیهای ایالات متحده برای نفوذ در منطقه طی سالهای گذشته بوده که ارتش لبنان نیز در همین چارچوب قرار میگیرد.
ژانویه سال گذشته و همزمان با اوجگیری بحران اقتصادی و مالی لبنان، آمریکا اعلام کرد تصمیم دارد تا یک سری کمکها در اختیار ارتش لبنان قرار دهد؛ آن هم درحالی که مردم این کشور در یک بحران بزرگ معیشتی قرار داشتند و ایالات متحده با تشدید تحریمها و محاصره خود ضد بیروت، لبنانیها را به مرز گرسنگی رسانده است.
اسناد مربوط به کنگره آمریکا نشان میدهند، این کشور قصد دارد کمک نظامی 67 میلیون دلاری به نیروهای مسلح لبنان را تغییر مقصد داده تا از اعضای ارتش لبنان همچنان که این کشور با بحران مالی دست و پنجه نرم میکند، حمایت به عمل آورد. بر اساس اطلاعیهای که به کنگره آمریکا ارسال شده وزارت امور خارجه آمریکا قصد دارد با اعمال تغییر در نحوه اختصاص اعتبارات کمکی نظامی خارجی که قبلاً برای لبنان در نظر گرفته، این اعتبارات را به دلیل وجود آشوب اقتصادی و ناآرامی اجتماعی صرف «حمایت معیشتی» از اعضای ارتش لبنان کند.
مرکز تحقیقات خاورمیانهای واشنگتن در آوریل 2019 اعلام کرد که آمریکا قصد دارد به جای ادامه همکاری با سیاستمداران لبنانی که غرق در فساد هستند و واشنگتن نیز به مشارکت با آنها متهم میشود، در صدد همکاری با ساختار امنیتی و نظامی این کشور و تا حدی نیز ساختار بانکی آن برآید. بنابراین ایالات متحده میتواند به ساختار ارتش از یک سو و سیستم بانکداری از سوی دیگر توجه ویژهای نشان دهد و با تعامل با این 2 ساختار برنامههای خود را به پیش ببرد؛ اما در این میان اولویت و ارجحیت با ساختار ارتش و نهاد امنیتی لبنان است.
از جمله اصول آمریکا در تعامل با ارتش لبنان، دور کردن این ارتش از حزب الله و سعی برای ایجاد رقابت و تقابل میان آنها بوده است.
به گفته کارشناسان امور لبنان، واشنگتن بعد از آنکه شرطبندیهایش بر سر شخصیتهای لبنانی و جناحهای وابسته به خود شکست سختی خورد، به صرافت بازسازی روابطش و ورود از دروازه دیگر برای پیشبرد اهداف خود در لبنان افتاده است که موسسه نظامی و امنیتی و به طور کلی ارتش لبنان یکی از آنهاست.
نقش آمریکا در عزل و نصبهای امنیتی فرودگاه بیروت
از سوی دیگر در شرایطی که آمریکا تلاش دارد وانمود کند که نمیخواهد در مسئله انتخاب رئیس جمهور لبنان دخالتی داشته باشد، اما شواهد نشان میدهد «ژوزف عون» فرمانده ارتش لبنان گزینه مورد نظر واشنگتن برای ریاستجمهوری این کشور است تا بدین ترتیب آمریکاییها راحتتر بتوانند فعالیتهای نظامی و سیاسی خود را در لبنان هماهنگ کنند.
اما چند روز قبل یک سری انتصابات امنیتی جدید در فرودگاه بیروت انجام شد که اطلاعات منابع و رسانههای لبنانی حاکی از ردپای آمریکا و سفارتخانه آن در این انتصابات است. چند هفته قبل بود که آمریکا و رژیم صهیونیستی از طریق رسانههای وابسته به خود تبلیغاتی جعلی به راه انداختند با این مضمون که حزبالله از طریق فرودگاه بیروت سلاح وارد میکنند. بعد از آن مجموعهای از کمپینهای اسرائیلی-آمریکایی و سعودی نیز از طریق مهرههای این محور در لبنان به راه افتاد با عنوان «منع استفاده از تاسیسات عمومی برای قاچاق اسلحه و مهمات».
برخی طرفهای داخلی وابسته به آمریکا نیز با مانورها و تبلیغاتی در این زمینه به دولت و ارتش لبنان فشار آوردند تا اقداماتی انجام دهند که رضایت ایالات متحده را جلب کند. برهمین مبنا بود که سرتیپ«فادی کفوری» جانشین سرتیپ «جورج ضومط» فرمانده امنیتی فرودگاه بیروت شد. فادی کفوری با شخص ژوزف عون و آمریکاییها روابط بسیار خوبی دارد.
از همین رو محافل سیاسی و امنیتی لبنان معتقدند که انتصاب کفوری به عنوان فرمانده امنیتی فرودگاه بیروت، یک اقدام تکمیلی از جانب فرمانده ارتش لبنان برای گرفتن تاییدیه از آمریکاییهاست؛ به ویژه اینکه نام او اکنون به عنوان یکی از نامزدهای اصلی پست ریاستجمهوری لبنان مطرح شده و حمایتهای آمریکا میتواند حمایت سایر بازیگران خارجی موثر در عرصه لبنان را نیز برای وی به همراه داشته باشد.
روزنامه الدر این زمینه اعلام کرد، به نظر میرسد فرماندهی ارتش لبنان میخواهد پیامی را ارسال کند با این مضمون که « افرادی که مناصب امنیتی و ماموریت محافظت از تاسیسات مهم را بر عهده دارند، از نزدیکان آمریکا بوده و حزبالله و طرفهای وابسته به آن هیچ نقشی در این زمینه ندارند».
از سویی «موریس سلیم» وزیر دفاع دولت موقت لبنان اخیرا درخواست ژوزف عون برای تمدید دوره سرلشکر «امین العرام» رئیس ستاد ارتش و سرلشکر «میلاد اسحاق» بازرس کل شورای عالی نظامی که اواخر دسامبر جاری بازنشسته میشوند را نپذیرفت. به دنبال آن «دوروتی شیا» سفیر آمریکا در بیروت با سلیم تماس گرفته و از او خواست تا حکم تمدید این دو نفر که روابط نزدیکی با واشنگتن دارند را امضا کند. شیا با «عبدالله بوحبیب» وزیر خارجه دولت پیشبرد امور لبنان نیز در همین زمینه تماس گرفت.
6 سناریو احتمالی برای پرونده ریاستجمهوری لبنان
حزبالله: مداخلات خارجی موجب تعمیق بحران سیاسی لبنان میشود
ورود واشنگتن به پرونده سیاسی لبنان با کارت امنیتی
این تحولات یادآور حوادث مه سال 2008 در لبنان است؛ جایی که دولت وقت «فواد سنیوره» در تاریخ 5 مه 2008 به شکلی ناگهانی و مشکوک تصمیمی را اتخاذ کرد که بر اساس آن شبکه ارتباطاتی مختص به حزب الله را از میان ببرد و مسئولین آن را مورد پیگرد قانونی قرار دهد. همچنین تصمیم بر این شد که مسئول بخش امنیتی فرودگاه بیروت به بهانه چشم پوشی از وجود یک دوربین مدار بسته حزب الله در نزدیکی این فرودگاه از سمت خود عزل شود.
همین مسئله موجب وقوع درگیریهای بین حزبالله و جریان المستقبل به ریاست «سعد حریری» شد که بعدا مشخص شد حریری از چند روز قبل برای این درگیریها آماده شده و حدود 2 هزار فرد مسلح را از طرابلس آماده کرده بود.
در آن زمان آمریکا و عربستان و فرانسه 14 مارسیها را در لبنان مامور کرده بودند که از خلال ایجاد این تنشها «میشل سلیمان» را به منصب ریاستجمهوری لبنان برسانند.
برخی معتقدند که شاید سناریو مه 2008 در حال تکرار باشد. «ولید جنبلاط» رئیس حزب سوسیالیست ترقیخواه در واکنش به عزل و نصبهای امنیتی فرودگاه بیروت اعلام کرد: آنچه در این موضوع و سایر موضوعات در حال اتفاق افتادن است، یک باجخواهی سیاسی از جمله در مسئله ریاستجمهوری میباشد.
منابع سیاسی لبنان معتقدند که نمیتواند اتفاقات اخیر در رابطه با مسائل امنیتی لبنان را جدا از محاسبات سیاسی این کشور به ویژه در پرونده ریاست جمهوری دانست و روشن است که آمریکاییها به دنبال سیطره غیرمستقیم بر این پرونده هستند. درمورد اینکه حزبالله چه واکنشی به این موضوع خواهد داشت نمیتوان سناریو دقیقی پیشبینی کرد؛ خصوصا اینکه بنبست سیاسی لبنان در آستانه پایان سال 2022 پیچیدهتر شده و طرفهای داخلی و خارجی ذینفع به دنبال بهانهای برای هدف قرار دادن حزبالله و متهم کردن آن به مانعتراشی در روند انتخاب رئیس جمهور هستند.
اما گذشته از مسئله سیاسی، فرودگاه بینالمللی بیروت و کنترل امنیتی آن اهمیت راهبردی بالایی به ویژه برای آمریکاییها دارد و سیطره بر این فرودگاه برای آنها بسیار مهم است. برخی منابع لبنانی درباره نفوذ گسترده واشنگتن در فرودگاه بیروت هشدار داده و معتقدند که ایالات متحده قصد دارد سناریو فرودگاه بغداد را در فرودگاه بیروت پیاده کند.
آمریکا که تقریبا عراق را در سیطره نظامی خود قرار داده، فرودگاه بغداد را کاملا در اختیار خود گرفته و هر محموله نظامی و غیرنظامی که بخواهد از طریق این فرودگاه وارد و خارج میکند. نکته قابل توجه آنجاست که در اغلب موارد اصلا مقامات عراقی اطلاعی از فعالیتهای آمریکاییها در فرودگاه بغداد ندارند و بعد از انتشار عکسهای مربوط به آن متوجه میشوند که ایالات متحده چه استفادههای از این فرودگاه میکند.
ایالات متحده در چارچوب برنامه خود برای نفوذ به ساختار امنیتی لبنان طی چند سال گذشته به دور از پوشش رسانهای داخلی و خارجی پروژهای را برای ساخت سفارت عظیمی در این کشور که گفته میشود دومین سفارتخانه بزرگ آمریکا در منطقه خواهد بود، شروع کرده است. طبق یک سند در وزارت امور خارجه ایالات متحده یک میلیارد و 200 میلیون دلار برای این پروژه در نظر گرفته شده است که دو برابر بودجه اختصاص یافته برای ساخت سفارت ایالات متحده در بغداد محسوب میشود که معادل 600 میلیون دلار بود.
علت توجه آمریکا به عراق و لبنان به منافع واشنگتن در این کشورها و موقعیت استراتژیک و ژئوپلوتیک آنها برمیگردد. از همه مهمتر حضور گروههای مقاومت در لبنان و عراق و به ویژه حزبالله که کابوس بزرگ متحد اصلی آمریکا در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی است، از مهمترین انگیزههای واشنگتن برای نفوذ در این دو کشور به شمار میرود.
همین مسئله زنگ خطر را برای مقامات لبنانی به صدا در میآورد که اجازه ندهند تداوم بحران سیاسی منجر به یک هرج و مرج امنیتی گسترده و رقم خوردن سناریوهای خطرناک برای این کشور شود.
انتهای پیام/