بررسی آماری نشان میدهد که فیلمهایی با مضامین ملی تنها ۸ درصد سهم فروش سینمای ایران از سال گذشته تا امروز را دارد. فیلمهایی که برخی از آنها نشان داد هنوز اقبال عمومی خوبی نسبت به فیلمهای ملی وجود دارد اما در کم و کیف آنان جای بحث است.
-محمدباقر صنیعی منش: دوشنبه 21 شهریور روز ملی سینما است. روزی که از نام آن مشخص است که قرار است جشن سینمای ایران برگزار شود. در این روز یک سال دیگر به عمر سینمای ایران اضافه میشود و آن را کهنسالتر میکند. طبیعی است که باید در این کهنسالگی سینمای ایران در هویت و مبانی کلان کشور تقویت شده باشد. ما در این مطلب گزارشی از سینمای ایران از شهریور سال گذشته تا شهریور امسال ارائه میدهیم تا ببینیم در این یک سال چه تعداد فیلم و با چه رویکرد و محتوایی تولید شده است و سهم فیلمهای ملی در سینمای ایران در این یک سال چقدر بوده است؟
چند فیلم در این یک سال در چه ژانرهایی ساخته شد؟
طبق آماری که سامانه مدیریت و فروش سینمای ایران، سمفا میگوید از شهریور سال گذشته تا به امروز 70 فیلم وارد سینماهای کشور شدند. از این 70 فیلم 11 فیلم در گونه کمدی و 59 فیلم در گونههای غیرکمدی اعم از درام، دفاع مقدس، کودک و نوجوان و... است.
سینمای کشور در دوران کرونایی یک سال قبل از رونق نیافتاد اما لطمات زیادی خورد
اما نکته جالب اینکه این 11 فیلم کمدی رقم 227 میلیارد تومان را به خود اختصاص داده و همه این 59 فیلم غیرکمدی 152 میلیارد تومان را شامل شده است. در کل فروش سینمای ایران چیزی نزدیک به 400 میلیارد تومان است. به عبارتی دیگر فیلمهای کمدی 57 درصد سهم فروش و فیلمهای غیرکمدی 43 درصد فروش را داشتهاند. بنابراین فیلمهای کمدی کماکان پرفروشترین سینمای ایران است.
اما برای اینکه به وضعشناسی دقیقتری از سینمای ایران برسیم لازم است که سهم فروش هر ژانر را نیز در بخش غیرکمدی بررسی کنیم.
سهم هر ژانر چقدر است؟
طبق آماری که سمفا از فروش و میزان مخاطبین فیلمها دادهاند، ژانر دفاع مقدس و مقاومت با فیلمهای منصور، موقعیت مهدی، روز صفر و تکتیرانداز توانستهاند 24 میلیارد و 500 میلیون تومان به خود اختصاص دهند. سینمای کودک و نوجوان با فیلمهایی چون شهر گربهها، والدین امانتی، بازیوو و پسردلفینی 13 میلیارد تومان از این سهم را شامل شدند. ژانر غریب و مهم پلیسی و معمایی تنها با فیلم مرد بازنده توانست 6 میلیارد و 200 میلیون تومان فروش داشته باشد. گونه ترسناک که یکی از گونههای محبوب سینمادوستان است با فیلمهای پوست و زالاوا 2 میلیارد و 700 میلیون تومان فروش داشته است. اما فیلمهای درام که بیشتر در سینمای ما به عنوان سینمای اجتماعی معرفی میشود، با فیلمهایی چون قهرمان، بیهمه چیز، آتابای، عنکبوت، گربه سیاه، مستطیل قرمز، علفزار، تیتی، دوزیست، ابلق، هناس، بدون قرار قبلی، مغز استخوان و... 125 میلیارد تومان در این یک سال بوده است.
آنچه که از ظاهر و برآیند کلی این گزارش آماری میتوان فهمید چند نکته است. اولاً اینکه مخاطبین سینمای ایران به فیلمهای کمدی توجه و علاقه چشمگیری دارند اما فیلمهای غیرکمدی در فاصله بسیار زیادی از آنان قرار ندارند. 75 میلیارد تومان فاصله فروش فیلمهای غیرکمدی تا فیلمهای کمدی است که در صورتی که فیلمهای غیرکمدی بتوانند چند فیلم باکیفیت در سال داشته باشند میتوانند این رقم را جبران کنند. این درست که رقم بالای فروش فیلمهای کمدی بهواسطه چند فیلم معدود است اما رونق در تولید در جریان فیلمهای غیرکمدی است و هنوز تعداد فیلمهای غیرکمدی در سینمای کشور ما بالا است.
فیلمهای اجتماعی تغییر کردند؟
نکته دوم اینکه فیلمهای درام اجتماعی نسبت به گذشته که عموماً فضای انتقادی و تلخ را دربرداشتند، فضاهای مختلفی چون ملتهب، هیجانی، قهرمانی، خانوادگی، شخصیتمحور، دینی و انتقادی را دربرگرفتند. تا قبل از کرونا بیشتر فیلمهای درام اجتماعی ما ناظر بر معضلات و مسائلی چون حاشیهنشینی، فقر، قصاص و تجاوز بود. البته این مفاهیم هنوز در سینمای اجتماعی ما وجود دارد اما هم فضاهای جدیدتری چون خیالی و داستانی مانند بیهمهچیز و آتابای یا شخصیتمحور مانند هناس یا هویتمحور چون بدون قرار قبلی به آن اضافه شد و یا اینکه همان مفاهیم انتقادی قبلی با سوژهها، زاویههای دید و روایتهای جدیدی مانند علفزار، ابلق، گربهسیاه و تیتی به بازار سینما آمد.
همین سوژههای جدید و فضاهای متفاوت نسبت به فیلمهای سالهای قبل سینمای ما باعث شد تا باوجود اینکه کرونا سینمای ایران را مانند دیگر مشاغل و حوزههای اجتماعی و فرهنگی تحت تأثیر خود قرار دهد، اما فیلمها مخاطبین خود را حفظ کنند. البته این به معنای آن نیست که سینمای ما از نظر میزان مخاطب در وضعیت خوبی بسر میبرد. طبق آمار رسمی که توسط سازمان سینمایی اعلام شد میزان مخاطبین سینمای ایران در بهار امسال 4 میلیون نفر بود در حالی که همین وضعیت در بهار سال 98 تعداد 9 میلیون نفر را اعلام میکرد که بدون شک هم کرونا و هم گرانی بلیت در آن سهیم است.
سهم فیلمهای ملی در سینمای ایران چقدر است؟
اما آخرین و مهمترین نکته آنکه سهم فیلمهای ملی از سینمای ایران در یک سال گذشته و از این 400 میلیارد تومان چیست؟ قبل از بیان این موضوع باید اشاره کرد که تعریف و توضیح دقیق سینمای ملی، رویکرد، موضع و غایت آن در گزارشی دیگر باید مورد بررسی و تبیین قرار بگیرد چراکه مرزبندی دقیق و محکم این مفاهم قدری دشوار است. اما در کل فیلمهایی که به تقویت هویت ملی و افتخار به آن بیانجامد را میتوانیم ابتداییترین توضیح درباره فیلم ملی خواند. فیلمی که بعد از تماشای آن بتوانید به «ایرانی» بودنتان افتخار کنید. با این ملاک از سال گذشته میتوان چند فیلم را به عنوان فیلم ملی نامید: منصور (موضوع: تولید اولین هواپیمای جنگنده ایرانی توسط مهندسین کشور)، تک تیرانداز (برههای از زندگی شهید عبدالرسول زرین معروف به شکارچی جنگ)، مرد نقرهای (حضور تیم ملی رزمی ایران در مسابقاتی در ترکیه)، روز صفر (ماجرای دستگیری ریگی توسط مأمورین امنیتی کشور)، موقعیت مهدی (زندگی فرمانده لشکر عاشورا تا شهادت وی در جبهه)، هناس (زندگی شهید ترور هستهای داریوش رضایینژاد) و بدون قرار قبلی (پیدا کردن و احیای هویت ایرانی و اسلامی).
نمایی از فیلم منصور
اما این فیلمها چقدر فروش داشتند؟ منصور 3 میلیارد و 153 میلیون تومان، موقعیت مهدی 12 میلیارد و 500 میلیون تومان، هناس 4 میلیارد و 145 میلیون تومان، بدون قرار قبلی 3 میلیارد و 200 میلیون تومان، مرد نقره ای 277 میلیون تومان و روز صفر 9 میلیارد تومان. جمع کل فروش این آثار 32 میلیارد و 227 میلیون تومان است. به عبارت دیگر با در نظر گرفتن فروش کل سینمای ایران از سال گذشته تا به امروز که 400 میلیارد تومان است، سهم فیلمهای ملی ایران تنها 8 درصد است. (در نظر داشته باشیم که این مبلغ برای 6 فیلم است. تکتیزاندار بهخاطر اکران تلویزیونی عملاً مخاطبی در سینما نداشت و همین باعث شد یکی از فیلمهایی که امید به اکران میلیاردی آن تا نزدیک به 10 میلیارد بود نابود شود. طبیعی است که اگر تعداد فیلمهای ملی ما ضمن برقراری کیفیت مناسب و تبلیغات خوب بالا برود، میتوان شاهد فروش بالای فیلمهای ملی باشیم.) این سهم درصدی بسیار اندک برای سینمای ملی ما است که در روزگار غریبی بهسر میبرد. سینمای ملی امروز در حالی که باید در تولید، فروش و مخاطب سهم بسیار بالایی را داشته باشد، بیشتر به یک آرزو و چیزی که باید مدام بهدنبال آن باشیم تبدیل شده است. آیا این یک امر طبیعی در سینمای یک کشور است که باید به دنبال هویت و ملیت در سینمای کشورش بگردد یا خبر از فاجعه بزرگ دارد؟
این در حالی است که بیشتر فیلمهای پرفروش سینمای آمریکا شامل فیلمهای ملی آنجا است. کافی است فقط فروش فیلم تاپگان 2 که درباره نیروهای نظامی آمریکا است را در نظر بگیریم که جزو 6 فیلم پرفروش تاریخ سینمای آمریکا شد.
دو فیلم که باورهای ملی را بهخوبی نشان دادند
در هر حال گویا متولیان جدید سینمای کشور درصدد این هستند تا بتوانند تغییرات بزرگی در سینمای ملی ما ایجاد کنند. امسال خبر از فیلمهای دفاع مقدسی زیادی شده است، از شهید بروجردی تا موضوع مهندسی جنگ در پالایشگاه نفت آبادن و ساخت فیلمی درباره دیگر شهدا. دو فیلم دیگری که انجمن سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در دست ساخت دارد نیز در فضای ملی و تاریخی است. برای همین شاید بتوان امسال را شاهد توفیق نسبی بیشتری نسبت به سالهای قبل دانست. اما مشخص است تا زمانی که فیلمهای ملی که عموماً پرخرج و با حمایت نهادهای سینمایی ساخته میشوند، از سیاستگذاری با افق دید بلند مدت، خط تولید جدی و برنامهریزی درستی برای اکران برخوردار نباشند، نمیتوان منتظر روزهای پراوج و خروش سینمایی شد که در آن فیلمهایی چون "عقابها" و "کانی مانگا" اکران شد و حتی عنوان پرفروشترین فیلم را به خود اختصاص دادند.
امسال را در نهایت شب قدر سینمای ملی و انقلابی ایران میدانند؛ اگر مدیران بتوانند سربلند از این برهه زمانی بیرون آیند میتوان برای سال بعد و همینطور سالهای پسین نیز امیدوار بود.
انتهای پیام/