ورود LPG به سبد سوخت خودروها موضوعی است که از هر طرف به آن نگاه میکنیم، کشور متضرر خواهد شد. صرفه استفاده از LPG توسعه صادرات آن و بعد، ایجاد واحدهای PDH و استفاده از آن به عنوان خوراک این واحدها و استخراج پروپیلن و مواد دیگر از آن است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی ، در قانون بودجه سال 1400 ، بندی به عنوان تکلیف قانونی عنوان شد مبنی بر اینکه "وزارتخانه های نفت و کشور موظفند امکان احداث جایگاهها و زیرساخت استفاده قانونمند از سوخت گاز مایع (LPG) در ناوگان حمل و نقل با اولویت ناوگان عمومی و حمل بار را به کمک بخشهای خصوصی و عمومی، تا سقف مجموع دو میلیون تن در سال فراهم کند."
این بند از قانون بودجه، نه در دولت دوازدهم و نه در دولت سیزدهم اجرایی نشد و دلیل عدم اجرای آن نیز، قابل اجرا نبودن آن و درواقع غیرکارشناسی بودن آن اعلام شد.
در حال حاضر، برخی افراد در سطح رسانه، صنعت و حتی مجلس به دنبال تکرار این بند غیرکارشناسی در بودجه 1401 هستند.
از اینرو میزگردی در با عنوان "آثار ورود LPG به سبد سوخت خودروها" با حضور سه تن از کارشناسان انرژی کشور، مجتبی حاجی محمدی، محمدرضا شیرازی و سید وحید حسینی برگزار شد تا ابعاد و آثار ورود LPG به سبد سوخت خودروها را بررسی کنیم.
در بخش اول این میزگرد مشخص شد که "ورود LPG به سبد سوخت خودروها تکرار یک تجربه شکست خورده است"، "هر جایگاه جدید LPG بدون هزینه زمین، 12 تا 13 میلیارد تومان هزینه دربردارد"، "ورود LPG به سبد سوخت خودروها با اسناد بالادستی همخوانی ندارد"، "منطقی نیست که تمام مسیری که برای بنزین و CNG طی کردهایم را برای LPG طی کنیم" و "برای حمل LPG در جادهها باید تانکر استاندارد آنرا وارد کنیم" و "خطرات حمل LPG از حمل بنزین به مراتب بیشتر است".
در بخش دوم این میزگرد مشخص شد که "مقایسه کردن ایرانِ تولیدکننده سوخت با ترکیهِ وارد کننده سوخت اشتباه است"، "ایران را باید با شرایط خودش سنجید و راهکار مصرف بهینه LPG را پیدا کرد"، "متوسط قیمت جهانی LPG از بنزین بیشتر است و در آینده بیشتر هم خواهد شد"، "افزایش یارانه پنهان انرژی با ورود LPG به سبد سوخت خودروها"، "اینکه ما یک فرآورده با ارزش را بسوزانیم (چه در فلر و چه در خودرو) تنها به این توجیه که نمیتوانیم از آن استفاده دیگری کنیم، درست نیست"، "اگر LPG مازاد را در پتروشیمی مصرف کنیم، یک واحد PDH می تواند 600 هزار تن در سال محصولات با ارزش افزوده بیشتر تولید کند".
آنچه در ادامه آمده، بخش سوم این میزگرد است.
* ورود LPG به سبد سوخت خودروها با این شرایط، یک وضعیت فاجعهباری را رقم میزند
تسنیم: موافقان آوردن LPG به سبد سوخت میگویند مردم LPG را دوست دارند، پیمایش آن بیشتر است و یا اکتان بهتری دارد؛ در حال حاضر مردم وقتی میخواهند خودروی خود را از حالت بنزین سوز به دوگانه سوز تبدیل کنند به سراغ CNG میروند. در طرحی که از سال 98 با مصوبه شورای عالی اقتصاد کلید خورد، دیدیم که مردم رغبت بهخرج دادند و به کارگاههای مجاز تبدیل مراجعه کردند تا از این تسهیلات دولتی بهرهمند شوند. با این شرایط فرض کنیم که LPG بخواهد وارد سبد سوخت شود، چه حُسنی برای مردم دارد؟ آیا بحث پایین ایمنی حمل LPG در تانکرها، در خودروها هم مصداق دارد؟
شیرازی: اگر قرار است LPG با این زیرساختی که الان داریم، با مخازن غیراستاندارد و سوختگیری غیرمجاز با کپسولهای شهری، وارد سبد خودرو شود، اتفاق عجیبی رخ میدهد. مدیریت این شرایط هم کار بسیار سختی است. قبل از ورود LPG به سبد سوخت و هر نوع تصمیم گیری در این باره، باید بحث استانداردهای آن تعیین تکلیف شود. در حوزه مصرف LPG در خودروها، هیچ استانداردی در کشور وجود ندارد. چه در بحث تولید مخازن، چه در بحث تبدیل خودروها و چه در بحث تولید خودروی مناسب LPGسوز هیچ استانداردی وجود ندارد.
از اینرو ورود LPG به سبد سوخت خودروها با این شرایط، یک وضعیت فاجعهباری را رقم میزند. با توجه به موادی که در ساخت مخزن LPG استفاده میشود، اگر بخواهیم مخزن LPG را با مخزن CNG مقایسه کنیم، از نظر ایمنی اصلا قابل قیاس نیست. مخزن CNG تا 500 بار قابلیت تحمل فشار و ضربه را دارد، ولی در مخازن LPG به این صورت نیست، بلکه با کوچکترین ضربه و فشاری می تواند مخزن LPG دچار پارگی و اشتعال شود.
* ایمنی پایین مخازن LPG در برابر ضربه و فشار / LPG در فضای آزاد هم امکان اشتعال دارد
تسنیم: در همین باره موافقان آوردن LPG به سبد سوخت خودروها اعلام میکنند که CNG در حالت طبیعی 220 بار فشار دارد اما LPG تنها 8 بار فشار دارد و این فرض را دلیلی بر ایمنتر بودن سوخت LPG می دانند.
شیرازی: اگر مقاومت و بحث امنیت مواد ساخت مخزن LPG را درنظر بگیریم، میبینیم که از نظر نوع مواد ساختاری مخزن هست که فشاری که LPG بر اساس آن تزریق میشود به این صورت است. اما اتفاقی که میافتد در عمل برعکس این چیزی است که می گویند. از لحاظ ایمنی، با کوچکترین اتفاقی ممکن است حوادث ناگواری رخ دهد. همانطور که یک تجربه مشابه از ورود LPG به سبد سوخت خودروها قبلا در ایران انجام دادیم و در آن شکست خوردیم و هنوز داریم نسبت به آن تجربه، هزینه میدهیم.
اینکه یکبار ورود LPG به سبد سوخت خودروهای کشور انجام شده و این تجربه، شکست خورده و دوباره داریم سراغ یک تجربه شکست خورده میرویم موضوعی است که در رسانهها به آن پرداخته نشده است. اتفاقات متعدد و تکرار سوختگیریهای ناایمن را به خاطر یک سیاستگذاری اشتباه در آن زمان شاهد هستیم و مردم هزینه آن را میدهند. من فکر میکنم هر هفته و یا حدودا 10 روز یکبار اخباری از اتفاقات ناگواری داریم که برای مردم در سوختگیری با LPG اتفاق میافتد. گاز متصاعد شده از LPG نسبت هوا سنگینتر هست و اینطور نیست که در هوا پخش شود، برعکس CNG که گاز آن نسبت به هوا سبکتر است و در صورت نشت، سریعا در هوا پخش میشود؛ اما LPG در فضای آزاد هم امکان اشتعال دارد.
* برای ورود LPG به سبد سوخت خودروها هیچ استانداردی وجود ندارد
اگر LPG به سمت موتور بتواند نفوذ کند، موارد اینچنینی رخ داده که رانندهای در حال حرکت است و خودروی وی از قسمت موتور آتش گرفته است. یا اگر به بخش بنزین برسد که انفجار شدیدی رخ میدهد. در خصوص ورود LPG به سبد سوخت خودروها، مواردی مغفول مانده که کسی به آنها نپرداخته است. با سیاستگذاری اشتباهی که در گذشته صورت گرفته، هنوز مردم جانشان را از دست می دهند.
موافقان طرح می گویند میآییم ورود LPG به سبد سوخت خودروها را استانداردسازی میکنیم. اما استانداردی فعلا در این زمینه وجود ندارد. تا بخواهد بیاید استانداردی تدوین شود بسیار زمانبر است.
* کاهش مقبولیت استفاده از سوخـتهای فسیلی در خودرو در سالهای آینده
با توجه به آیندهای که اوپک و موسسات بین المللی انرژی پیشبینی کردهاند، بحث استفاده از سوختهای فسیلی در سبد سوخت خودروها در سالهای آینده محدود میشود. مثلا انگلیس سال 2040 را سال پایان دادن به استفاده حداکثری از سوختهای فسیلی در سبد سوخت خودروهای خود تعیین کرده، ژاپن سال 2030 را سیاستگذاری کرده و همین الان هم از خودروهای هیدروژنی در حال استفاده است. در واقع سوختهای فسیلی در سالهای آینده، مقبولیتهایش را برای استفاده در سبد سوخت خودروها از دست خواهد داد و قابلیت صادراتی آنها پایین میآید؛ تازه در این زمان ما توانستهایم استانداردهای ورود LPG به سبد سوخت را پیادهسازی کنیم و زیرساختها را ایجاد کرده ایم و می خواهیم LPG را در خودروها مصرف کنیم.
ورود LPG به سبد سوخت خودروها موضوعی است که از هر طرف به آن نگاه میکنیم، متأسفانه کشور متضرر خواهد شد. صرفه استفاده از LPG توسعه صادرات آن و بعد، ایجاد واحدهای PDH و استفاده از آن به عنوان خوراک این واحدها و استخراج پروپیلن و مواد دیگر از آن است. گاز مایع ماده بسیار با ارزشی است و اولویت آن استفاده در صنعت پتروشیمی است. اما در شرایط حال حاضر که زیرساخت توسعه استفاده آن در صنعت پتروشیمی هنوز به نتیجه نرسیده، صادرات آن در شرایط تحریمی فعلی از نظر ارزآوری و از این نظر که تولید و مصرف بنزین سربه سر شده است و فروش نفت هم با موانعی روبهرو است، بسیار حائز اهمیت است.
* فرار روی به جلوی موافقان طرح آوردن LPG به سبد سوخت خودروها با طرح عرضه محلی LPG
تسنیم: طرحی که موافقان آوردن LPG به سبد سوخت بیان میکنند این است که اگر موافقت نمیشود که در سراسر کشور آن را توسعه دهند، بیاییم در نقاط خاصی به صورت محلی آن را وارد سبد سوخت خودروها کنیم. مثلا نزدیک پالایشگاهها؛ این نگاه چقدر قابل اجرا هست؟
حاجی محمدی: ابتدا (زمان درج بندی در قانون بودجه 1400) به این طرح انتقاداتی شد و در تصویب آن در قانون بودجه 1400 هم صحبتی در خصوص توسعه محلی این سوخت به میان نیامده بود، منتها در انتقاداتی که به این بند از بودجه صورت گرفت، موافقان این طرح آمدند مطرح کردند که مثلا به صورت محلی هم می توان این سوخت را عرضه کرد. این مسئله را می توان فرار روبه جلوی موافقان آوردن LPG به سبد سوخت خودروها دانست که برای دفاع از این طرح آمدند چنین موردی را مطرح کردهاند.
اینکه به صورت محلی بیاییم یک سوختی را عرضه کنیم و به یکسری از مردم یک امکاناتی را بدهیم و به بقیه ندهیم، نمیدانم قابلیت اجرا شدن دارد یا نه. اینکه بگوییم در فلان شهر، استفاده از LPG در سبد سوخت مجاز است و در بقیه کشور مجاز نیست، منطقی به نظر نمیرسد. مثلا بیاییم برای محدوده سه شهر استاندارد تعریف کنیم و جایگاه بسازیم و هزینه کنیم ولی بقیه مردم استفاده نکنند. یعنی بیاییم یک مزیتی را برای بخشی از مردم ایجاد کنیم و برای آنها سرمایه گذاری و هزینه کنیم که بقیه مردم از آن بهرهای نداشته باشند!
* LPG را مردم به خاطر ارزان بودن آن دوست دارند؛ اما اگر قیمت LPG افزایش یابد اقبال مردمی نخواهد داشت
اینکه توی صحبتها اشاره شد که LPG را مردم دوست دارند، خب اگر بنزین را هم لیتری 100 تومان عرضه کنید، همه مردم بنزین را دوست خواهند داشت.
تسنیم: یعنی بحث اقبال مردم از LPG بیشتر به خاطر ارزان بودن آن است؟
حاجی محمدی: بله، ببینید این LPG که مردم دوست دارند LPG خانگی است که کپسولهای آنرا کیلویی 230 تومان می خریدند و میآمدند به جای بنزین 1500 تومانی در ماشینهای خود استفاده می کردند و حتی از CNG نیز ارزانتر تمام میشد.
تسنیم: یعنی اینکه بگوییم رغبت مردم بیشتر ناشی از مسائل فنی باشد، اینطور نیست؟
حاجی محمدی: خیر، این رغبت بیشتر ناشی از اختلاف قیمت است. مردم میآیند به عنوان یک مصرف کننده مقایسه می کنند. میبیند بنزین یارانهای را 1500 تومان باید بزند، برای 100 کیلومتر 7 یا 8 لیتر استفاده کند؛ به جای آن LPG میزند، برای 100 کیلومتر تقریبا 5 کیلو مصرف می شود، یعنی به جای پرداختن حدود 12 هزار تومان، فقط 1200 تومان هزینه سوخت میدهد. قاعدتا به سمت استفاده از LPG می رود.
* اگر قیمتها به سمت واقعی شدن برود، قیمت CNG همواره مزیت اقتصادی برای مصرف کننده دارد
ولی اگر قیمتها واقعی شود و بعد بیاید مقایسه کند، دیگر LPG را دوست ندارد. الان هم که میگویند بخشی از مردم LPG را دوست دارند، ذهنیت قیمت همیشه ارزان آن را دارند. با قیمتهای جدید که در نظر گرفته شده، شاید قیمت بنزین و LPG یکسان شود و مردم دیگر ریسک LPG را قبول کنند و به مصرف بنزین ادامه دهند.
یعنی اگر قیمتها به سمت واقعیتر شدن برود، دیگر کسی به سراغ LPG برای استفاده در خودرو نمیرود. اینکه یک باک به خودروی خود اضافه کنم و LPGرا به قیمت بنزین بخرم، خب اینکار را هیچ وقت انجام نمی دهم. اما بحث CNG متفاوت است، اگر قیمتها به سمت واقعی شدن برود، قیمت CNG همواره مزیت اقتصادی برای مصرف کننده دارد. قیمت واقعی CNG تقریبا 10 سنت است، اما بنزین و LPG تقریبا 50 سنت قیمت دارند.
البته در مورد عدد اکتان، عدد اکتان LPG به میزان 110 است، اما عدد اکتان بنزین که مصرف می کنیم حدود 90 هست. اما این مسئله به طراحی موتور خودروها باز برمیگردد. خودرویی که بر پایه بنزین طراحی شده، روی سوخت بنزین خوب کار می کند و با وجود عدد اکتان بالاتر LPG، در LPG شاید خوب کار نکند. درست است که عدد اکتان بالاتر، کوبش را کاهش می دهد، اما همه چیز بستگی به طراحی موتور دارد. اگر موتور طراحی بنزین پایه داشته باشد، هیچ وقت روی LPG بهتر از بنزین کار نمی کند. همین بحث را روی گاز طبیعی داریم. اینکه میگویند گازطبیعی استهلاکش برای موتور خودرو بالاتر است به این دلیل است که موتوری که بر اساس گازطبیعی باشد، طراحی و تولید نمی شود.
* اینکه بخواهیم هر سال تغییری در مسیر انرژی حملونقل کشور ایجاد کنیم درست نیست
موتور EF7 برای استفاده در گازطبیعی خوب است و برای استفاده از گازطبیعی طراحی شده است اما متأسفانه مجموعه خودروساز آن را روی خودروهای بنزینی میبندد. در صورتی که این خودرو برای گازطبیعی طراحی شده است. سنسورهای دمایی آن به گونهای است که دمای موتور را تنظیم نگه می دارد چرا که دمای سوخت گازطبیعی از LPG و بنزین بالاتر است. برای همین روی گاز بهتر کار می کند.
این سیاستها، سیاستهای کلان است. بر اساس اسناد بالادستی، باید همه نهادها و ذینفعان به صورت به هم پیوسته باشند تا بتوان انرژی را مدیریت کرد. اینکه هر سال بخواهیم طرحی بیاوریم که LPG بیاید یا این سوخت را صادر کنیم یا نکنیم و ... درست نیست؛ بلکه باید بر اساس اسناد بالادستی، به صورت به هم پیوسته و در مسیر مشخص و بهینهسازی شده حرکت کنیم.
* چرا صادرات رسمی جای صادرات غیررسمی را نمیگیرد؟
اینکه الان زیرساخت PDH را نداریم، خب صادرات گاز مایع به افغانستان و پاکستان از مبادی غیررسمی در حال انجام است؛ چرا به صورت رسمی این صادرات را ساماندهی نمیکنیم؟ به جای اضافه کردن تانکرهای حمل LPG به جادههای کشور برای توزیع در داخل کشور، از طریق مرزهای زمینی LPG مازاد را به کشورهای همسایه با قیمت هر کیلو 50 سنت بفروشیم. در حالی که قیمت هر کیلو گاز مایع در کشورهای همسایه ما به 60 تا 70 هزار تومان هم می رسد، بعد می خواهیم این سوخت ارزشمند را کیلویی 1000 تومان در داخل برای مصرف خودرو عرضه کنیم. در حالی که می توانیم LPG مازاد را صادر کنیم و با ارزآوری آن، پروژههای زیرساختی کشور را انجام دهیم.
فیلم بخش سوم میزگرد "آثار ورود LPG به سبد سوخت خودروها"
پایان بخش سوم
انتهای پیام/