مهاجرت دانشجویان و نخبگان کشور بهواسطه تحریک و فعالیتهای پیدا و پنهان برخی از اساتید، بالاترین سطح و حد خیانتی است که یک استاد دانشگاه میتواند در حق ارزشمندترین سرمایههای انسانی کشور انجام دهد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی ؛ از تبدیل شدن موضوع "مهاجرت" به مسئلهای عمومی و حساسیتبرانگیز در کشورمان، سالیان زیادی میگذرد اما طی این سالها، کمتر به پدیده مهاجرت بهعنوان پدیدهای پیچیده و چندبعدی بهصورت علمی و مستدل پرداخته شده است و عموماً راهحلهایی که برای پاسخ به چالشها و مدیریت آن در نظر گرفته شده است، بهصورت موقتی و در پاسخ به اتفاقات مقطعی و زودگذر بوده است.
تعدادی از نخبگان کشور درست در شرایطی که باید این نخبگی آنها به بار بنشیند و در مسیر پیشرفت کشور به کار گرفته شود، از کشور مهاجرت کرده تا کشورهای دیگر به صورت سهل و آسان و رایگان از این سرمایههای انسانی ما بهرهمند شوند!
"فرهاد رهبر" دستیار اقتصادی رئیسجمهور در پنجاه و هشتمین اجلاس سراسری معاونان آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاهها و موسسات آموزشی عالی کشور میگوید: دانشگاهها به بودجه عمومی دولت متصل هستند و برای هر دانشجو سالانه 56 میلیون تومان هزینه میشود!
البته این هزینهای که دستیار اقتصادی رئیسجمهور اعلام کرده است فقط هزینه سالیانه یک دانشجو در مقاطع آموزش عالی است و به این هزینه باید هزینههای فراوان و سنگین تحصیل رایگان یک نفر در دوران تحصیلی خود از ابتدا تا ورود به دانشگاهها را هم اضافه کرد! در واقع پول بیتالمال کشور صرف رشد و شکوفایی دانشجویان و نخبگان کشور میشود تا در بزنگاهها به داد کشور برسند و برای سرزمین خود مفید باشند اما....
با کمال تاسف باید گفت حتی گاهی مشاهده میشود که برخی از اساتید، نهادها و سیستمهای داخلی نیز در تشویق و تسهیل مهاجرت نخبگان، نقش زیادی دارند تا جایی که مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی متذکر شدند: "مهاجرفرستی و اینکه عناصری در بعضی دانشگاهها، جوان نخبه را از آینده مأیوس و او را به ترک میهن تشویق میکنند، صریحاً خیانت به کشور و دشمنی با آن است و دوستی با آن جوان هم نیست."
در واقع میتوان گفت مهاجرت نخبگان به تحریک تعدادی از اساتید، بالاترین سطح و حد خیانتی است که یک استاد دانشگاه میتواند در حق ارزشمندترین سرمایههای انسانی کشور انجام دهد. در واقع این اساتید با قرار گرفتن در گلوگاههای سیستمی کشور، همهچیز را به بنبست میکشانند تا نخبگان و مردم را از جامعه نا امید کنند اما سوال اصلی این است که انگیزههای یک استاد دانشگاه از تشویق و مهاجرت نخبگان کشور چه میتواند باشد؟
در واقع استادی که دانشجویش را متقاعد به مهاجرت میکند یا از اینکار انگیزههای مادی دارد یا اینکه کینه و عنادی نسبت به ایران و انقلاب اسلامی دارد که در هر صورت دچار جرم شده و باید عوامل این امر در طی فرایندی مبنایی، شناسایی و متوقف شوند.
سعدالله نصیری قیداری؛ رئیس دانشگاه شهید بهشتی در این باره میگوید: اگر مواردی داشته باشیم که استادی دانشجویان را تشویق به مهاجرت به خارج از کشور کند، هیئتهای انتظامی اساتید این موارد را به عنوان تخلف معرفی و سپس رسیدگی میکنند.
البته این تخلفات به صورت پنهانی و در خفا و نه به صورت علنی انجام میشود بنابراین پیدا کردن عوامل این تخلف کار بسیار سخت و پیچیدهای است تا جایی که دکتر رسول جلیلی؛ سرپرست دانشگاه صنعتی شریف میگوید: شناخت اساتیدی که دانشجویان را به خروج از کشور دعوت میکنند، کار سختی است!
اما در کنار این موضوع باید به بحث مؤسساتی که بهصورت قانونی و تابلودار وظیفه شناسایی و اعزام دانشجویان و نخبگان تحصیلی را برعهده دارند هم پرداخت؛ کافی است دو کلمه "مشاوره مهاجرتی" را در اینترنت جستجو کنید تا با انبوهی از شرکتها و موسسههایی که در زمینه مهاجرت با دریافت مبالغ هنگفت فعالیت میکنند، شوکه شوید!
به عنوان مثال در صفحه اول سایت یکی از این موسسات آمده است که حاضر است با مشاورههای تخصصی، فیزیوتراپیست و رادیولوژیست به امارات و دبی مهاجرفرستی کند! یا برای مهاجرت متخصص پوست به کشور عمان مشاوره میدهد.
هر ساله لیست مؤسسات مهاجرتی مجاز در سایت وزارت علوم منتشر میشود و به نظر میرسد این لیست فقط شامل مؤسساتی میشود که برای اخذ ویزای تحصیلی، مجاز به فعالیت هستند و مؤسسات فعال در زمینه اخذ اقامت و ... نیازی برای دریافت مجوز از هیچ مرجعی نیستند!
در واقع وزارت علوم فقط مجوز متقاضیان تأسیس مؤسسات و شرکتهای اعزام دانشجو یا همان ویزای تحصیلی را ارائه میدهد و موسسات مهاجرتی که در زمینه اقامت و .... فعالیت میکنند هیچگونه مجوزی برای فعالیت ندارند اما در کمال آزادی عمل، مشغول به فعالیت پرحجم و سنگین خود هستند!
"محمدجواد سلمانپور" معاون بورس و امور دانشجویان خارج وزارت علوم میگوید: طی چند سال اخیر 250 مؤسسه اعزام دانشجو به خارج فعال بودند که برخی از آنها تخلفات متعددی داشتهاند لذا مجوز فعالیت برخی از آنها لغو شده و یا به حالت تعلیق درآمده است؛ در حال حاضر حدود 185 مؤسسه اعزام دانشجو فعال هستند که طی سالهای اخیر از 250 مؤسسه به 185 مؤسسه رسیده است.
ذکر این نکته ضروری است مهاجرت تحصیلی به قصد یادگیری علم و بازگشت به کشور و خدمت به میهن قطعاً مورد تایید است همانطور که مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی تاکید کردند: امروز در کشور، جوانان نخبه میتوانند رشد و پیشرفت کنند ولی همچنانکه قبلاً هم گفتهایم تمایل یک نخبه برای مهاجرت به کشوری دیگر با این نگاه و توجه که بدهکار کشور است و پس از تحصیل بازخواهد گشت، مانعی ندارد.
یکی از نکات مهم دیگر در بحث مهاجرت تحصیلی دانشجویان و نخبگان این است که در گوشه و کنار دانشگاهها، موضوع آموزش و آشنایی با "اپلای و مهاجرت تحصیلی" توسط انجمنها و گروههای خاصی انجام میشود، به عنوان مثال سال گذشته شورای صنفی دانشکده مکانیک دانشگاه شریف نشستی با عنوان "صفر تا 100 اپلای" را با حضور بیش از 300 مخاطب و 4 دانشجوی این دانشکده که به تازگی از دانشگاههای خارج از کشور بازگشتهاند، برگزار کرد! اما سؤال اینجاست که دانشگاه دولتی که سالانه حداقل 56 میلیون تومان از هزینه بیتالمال صرف دانشجوی خود میکند با چه منطقی نشستی برگزار میکند که تبلیغ مهاجرت و خروج دانشجویان و نخبگان از کشور است؟!
انتهای پیام/