یک عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: رفتار غلط با حیوانات ریشه در انگارههای فرهنگی و منطقهای دارد؛ داستانهایی مبنی بر مکار بودن روباه, درنده خوی بودن پلنگ و سایر داستانها در رابطه با حیات وحش سبب میشود تا تصویر ذهنی غلطی از حیات وحش داشته باشیم.
به گزارش خبرنگار اجتماعی ؛ توسعه شهرها و پیشرفت جامعه بشری همواره باعث تخریب زیستگاه گونههای مختلف حیات وحش بوده است و به دلیل همین دستدرازی به زیستگاه حیوانات و تعارضات بین قلمرو انسان با آنها, هر ساله شاهد کشته شدن گونههای مختلف حیات وحش از جمله گونههای ارزشمند و کمیابی مانند یوزپلنگ, پلنگ, خرس و ..., به دست انسان بودهایم.
در رابطه با تعارضات میان حیوان و انسان, مهدی اسماعیلی بیدهندی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی اظهار کرد: این تعارضات بین دو گونه دارای حیات انسان و حیوان زمانی اتفاق میافتد که این دو گونه در مواجهه با یکدیگر قرار بگیرند؛ این مواجهه یا ناشی از ورود انسان به قلمرو حیوانات و یا برعکس آن است. متأسفانه تعبیر ما انسانها از اشرف مخلوفات بودن این است که اجازه داریم هر نقطهای را در کره زمین را به تصرف دراورده، تغییر دهیم و جلوی زیست سایر گونههای حیات در آن منطقه را بگیریم.
وی ادامه داد: این دیدگاه کاملاً نادرست است چرا که حیات تمام گونهها اعم از انسان, حیوان و گیاه به یکدیگر وابسته است؛ ممکن است که با دانش کنونی ما تأثیر بعضی گونهها بر یکدیگر شناخته شده نباشد اما شکی نیست که با از دست رفتن کوچکترین گونهها نیز آثار جبرانناپذیری به چرخه حیات وارد میشود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: ما بیشتر شهرها و روستاهای خود را در زیستگاه حیات وحش بنا کردیم و به همین دلیل مواجهه با آنها ناگزیر است اما زمانی که این مواجهه با ناآگاهی ما همراه باشد, با تعارضاتی مانند مواردی که اخیراً در کشور رخ داد, مانند تلف شدن خرس در اردبیل, پلنگ در دنا و ..., مواجه میشویم.
اسماعیلی افزود: این ناآگاهیها ریشه در انگارههای فرهنگی و منطقهای دارد؛ به عنوان مثال داستانهایی مبنی بر مکار بودن روباه, درنده خوی بودن پلنگ و سایر داستانها در رابطه با حیات وحش سبب میشود تا تصویر ذهنی و باور غلطی به لحاظ شناختی از حیات وحش داشته باشیم؛ به بعضی گونهها عشق بورزیم, نسبت به بعضی گونهها خنثی باشیم و از بعضی گونهها متنفر باشیم!
وی توضیح داد: زمانی که با یک گونه حیات وحش مواجهه پیدا میکنیم, انگارههای ذهنی و شناختی ما نسبت به آن گونه سبب میشود تا رفتار متفاوتی با گونهها داشته باشیم؛ بهعنوان مثال اگر ما با یک کبوتر برخورد داشته باشیم در بدترین حالت نسبت به آن واکنش خنثی داریم در حالی که اگر با یک روباه یا یک کفتار از فاصله دور مواجه شویم, ممکن است به آسیب رساندن به آن فکر کنیم.
این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: لازم است تا با فرهنگسازی و آگاهیبخشی به افراد جامعه آنها را از ارزش این گونهها مطلع کنیم و راه درست مواجه با حیات وحش و کاستن از اثرات احتمالی این مواجهه را به آنها آموزش دهیم؛ باید در نظر بگیریم که اگر ما به زیستگاه حیات وحش وارد میشویم, آنها به طور غریزی به ما واکنش نشان میدهند و وظیفه ماست که فعالیتهای خود را در زمان حضور در زیستگاه حیات وحش کنترل کنیم.
اسماعیلی خاطرنشان کرد: علاوه بر آموزش صحیح, برخورد قانونی صریح و قاطع با افرادی که با هر نیتی اقدام به تعرض به حیات وحش میکنند, میتواند از شکار و کشتارحیات وحش جلوگیری کند.
انتهای پیام/