معاون تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد با بیان "چارهای جز تبدیل دانشگاههای کشور به "دانشگاه کارآفرین" نداریم"، گفت: امروز دانشگاه آموزشی دیگر کارکرد ندارد! در دانشگاه نسل سوم نیروهایی تربیت میشوند که خودشان بتوانند شغل ایجاد کنند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی ؛ مقام معظم رهبری در پیام نوروزیشان، امسال را به نام سال "تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین" نامگذاری کردند و با این نامگذاری، سال 1401 با نام دانشبنیانها آغاز شد. ایشان سالهاست که در دیدارهای مختلف خود بر اهمیت حمایت از شرکتهای دانشبنیان تأکید میکنند و حتی در یکی از سخنرانیهای خود، ضرورت برخورداری کشور از حداقل 400 هزار شرکت دانشبنیان را مطرح کردند.
قطعاً یکی از کانونهای مهم آغاز به کار این شرکتهای دانشبنیان، دانشگاهها و فناوران جوان ایرانی در دانشگاهها هستند؛ با توجه به خیل عظیم دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی، این نیروی انسانی گسترده، آماده بهکار و بسیار باارزش، کاملاً بلاتکلیف مانده است و هیچ مرجعی در کشور پاسخگوی اشتغال آنها نبوده است! در واقع باید یک مرجعیتی در این میان و در دانشگاههای کشور، این مسئولیت را بهعهده بگیرد و اکوسیستم نوآوری برای ایجاد اشتغال در دانشگاهها تعریف شود.
موضوع اصلی این است که باید یک شبکه فناورانه و نوآورانه در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی شکل بگیرد که شامل همه اساتید و دانشجویان خواهد بود تا این دانشجویان و اساتید به خلاقیت و نوآوری در دانشگاه بپردازند و با این کار یک موج عظیم نوآوری در دانشگاه شکل بگیرد اما افزایش چشمگیر شرکتهای دانشبنیان، رشد عددی این شرکتها و بالا رفتن تعداد قراردادها در نتیجه ارتباط دانشگاه با صنعت حاصل میشود که همچنان این مشکل در دانشگاههای کشور به صورت جدی وجود دارد.
زیستبوم نوآوری کشور شامل مراکز رشد، مراکز نوآوری، شرکتهای دانشبنیان، کارخانههای نوآوری، شتابدهندهها، پارکهای علم و فناوری و ... است و تا زمانی که زیرساختهای این زیستبوم در دانشگاه فراهم نشود انتظار رشد و بالندگی شرکتهای دانشبنیان، قطعاً انتظار بیهودهای خواهد بود.
اقبال برای ورود به دانشگاه نیز در سالهای اخیر با کاهش فزایندهای روبهرو بوده است و این زنگ خطری برای مسئولان متولی امر آموزش عالی کشور است که هرچه سریعتر برای این موضوع چارهای بیاندیشند.
با کمی تحقیق متوجه خواهیم شد که مهمترین علت کاهش اقبال به دانشگاه، نداشتن آیندهای روشن و عدم وجود امکان اشتغال به واسطه برخورداری از مدرک تحصیلی است و در واقع زمانی که دانشآموزان پشت کنکوری، بیکاران بعد از فارغالتحصیلی را در جامعه مشاهده میکند، هیچ انگیزهای برای ورود به دانشگاه ندارند!
مهمترین کار برای خروج از این بحران، تبدیل دانشگاه صرفاً آموزشی به دانشگاه حل مسئله و "دانشگاه نسل سوم" است که در این دانشگاه نسل سوم، اتفاقاً هستههای فناور و بعد از آن نقش شرکتهای دانشبنیان بسیار پررنگ میشود؛ در حالی دانشگاههای کشور هنوز در نسل اول و نسل دوم درجا میزنند که امروز دنیا، دانشگاههای نسل چهارم و پنجم را تجربه میکند!
اما در این وانفسای آموزش عالی در کشورمان، دانشگاه آزاد تحرکات و تغییرات بسیار رو به جلویی را آغاز کرده است؛ دانشگاهی که با در اختیار قرار گرفتن 40 درصد آموزش عالی کشور و بیش از یک میلیون دانشجو و 30 هزار عضو هیئت علمی، مهمترین بخش آموزش عالی کشورمان است.
سال 1398 یکی از تغییرات مهم و بنیادینی که در دانشگاه آزاد به وقوع پیوست، ایجاد "معاونت تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد اسلامی" بود که تاثیرات بسیار مهمی در رشد اکوسیستم فناوری و نوآوری در کشورمان داشته است؛ این تغییر به قدری فضای مثبت در این اکوسیستم ایجاد کرد که وزارت علوم هم سعی کرد از آن قالب سنتی خود کمی خارج شده و در نهایت منجر به تاسیس معاونت فناوری و نوآوری در بدنه وزارت علوم شد.
ایجاد بیش از 1000 هسته فناور در دانشگاه آزاد، ایجاد سراهای نوآوری و مراکز رشد از جمله اقداماتی است که بعد از تشکیل معاونت تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد اسلامی در این دانشگاه به وقوع پیوسته است.
با توجه به شعار سال مبنی بر حمایت از شرکتهای دانشبنیان و برای اطلاع از جزئیات نحوه حمایت از هستههای اولیه فناور در دانشگاه آزاد و شرکتهای دانشبنیان مستقر در آن، میزبان دکتر "روحالله دهقانی فیروزآبادی" معاون تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد اسلامی در خبرشناسبودیم.
دکتر دهقانی استاد دانشکده مهندسی هوافضای دانشگاه صنعتی شریف است؛ وی تحصیلات دوره کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای خود را در دانشگاه صنعتی شریف و در رشته مهندسی هوافضا به پایان رسانده و زمینه کاری مورد علاقه وی، نانو مکانیک است.
وی در گفتوگوی تفصیلی خود با خبرشناسگذار 40 ساله دانشگاههای کشور و تغییر نسلها را مورد بررسی و واکاوی قرار داد؛ وی معتقد است دانشگاه آزاد اسلامی مولود انقلاب اسلامی است اما همزمان انتقادهای جدی از عدم اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی در تعدادی از دانشگاههای دولتی دارد.
وی معتقد است: نسل اول دانشگاهها آموزش را به مردم ارائه میداد تا به حاکمیت و دولت نیرو بدهد. نسل دوم دانشگاهها آموزش و نیرو به صنایع بزرگ ارائه میدهد اما در نسل سوم دیگر کسی نیرو نمیخواهد و معتقد است که باید نیرو درست کنیم تا خودش شغل ایجاد کند که این به اصطلاح دانشگاه کارآفرین نامیده میشود.
دکتر دهقانی معتقد است دانشگاه نسل سوم در خارج مربوط به 40 سال پیش بوده است که این بدان معناست که ما 40 سال از دنیا در این موضوع عقب هستیم در حالی که دنیا نسل پنجم دانشگاهها را تجربه میکند ایران در مرحله نسل سوم دانشگاهها است.
بخش نخست گفتوگوی خبرشناسبا دکتر "روحالله دهقانی فیروزآبادی"معاون تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد با عنوان در خبرشناسمنتشر شد؛ مشروح بخش دوم گفتوگوی خبرشناسبا دکتر دهقانی را در ادامه از نظر میگذرانید:
تسنیم: چه الزامات و ضرورتهایی باعث شده که ما چارهای جز فاصله گرفتن از دانشگاههای صرفاً آموزشی نداشته باشیم؟
دانشگاه یک سیستم است و امروز دانشگاه آموزشی دیگر کارکرد ندارد! ما فکر میکردیم افزایش کیفیت آموزشی به این معناست که استاد بهتری بیاوریم! که این طرز فکر کاملاً اشتباه است؛ امروز اگر بهترین اساتید و حتی بهترین آزمایشگاهها را نیز ایجاد کنید، کار بزرگی نکردیم چرا که امروز دیگر بهترین فیلمهای آموزشی در اینترنت موجود است!
منظور از نوسازی آموزش عالی یا ارتقای آموزش عالی، تغییر نسلها است؛ دانشگاه در حال تبدیل از دانشگاه آموزشی به دانشگاه پژوهشی است که در واقع یک تغییر نسلی روی داده است که البته این تغییر، خیلی کار بزرگ و جدی محسوب نمیشد و پارادایم را عوض نکرد؛ دانشگاه که از نسل اول به نسل دوم تغییر پیدا کرد تغییر پارادایمی آن خیلی سنگین نبود و تغییرات شامل ورود تحصیلات تکمیلی کارشناسی ارشد و دکتری یا تعویض آزمایشگاهها بوده است، در دنیا نیز این اتفاقات افتاده است و این موضوع صرفاً برای ایران نیست.
تسنیم: دانشگاه نسل سوم در کشورهای غربی مربوط به چه بازه زمانی بوده است؟
دانشگاه نسل سوم مربوط به 40 سال پیش بوده است که این بدان معناست که ما 40 سال از دنیا در این موضوع عقب هستیم در حالی که دنیا، نسل پنجم دانشگاهها را تجربه میکند، ایران در مرحله نسل سوم دانشگاهها است.
در مثال تغییر نسل خودروها اگر بخواهیم از خودروی بنزینی به برقی سوئیچ کنیم، تغییرات بسیار زیاد خواهد بود به عنوان مثال باطری برای اتومبیل کار گذاشته خواهد شد و دیگر خبری از باک بنزین نیست یا دیگر گیربکسی در کار نیست و در کل پارادایم عوض میشود.
در مثالی دیگر؛ اگر شما یک خانه قدیمی 50 ساله داشته باشید و بخواهید آن را بازسازی کنید، با بازسازی، خانه نو خواهد شد اما کانسپتهای آن تغییر نخواهد کرد؛ 20 سال میگذرد و دوباره ساختمان، کهنهساخت میشود و اینبار دیگر نمیتوان آن را تعمیر یا بازسازی کرد بلکه باید به صورت کامل تخریب شود.
در واقع "پارادایم شیفتهای" جدی در دانشگاه نسل دوم به نسل سوم اتفاق میافتد؛ چرا دانشگاه نسل سوم جدی شد؟ در واقع نسل دانشگاه بر مبنای فانکشن آن تعریف میشود. نسل اول دانشگاهها آموزش را به مردم ارائه میداد تا به حاکمیت و دولت نیرو بدهد؛ نسل دوم دانشگاهها، آموزش و نیرو به صنایع بزرگ ارائه میدهد اما در نسل سوم دیگر کسی نیرو نمیخواهد و معتقد است که باید نیرو درست کنیم تا خودش شغل ایجاد کند که این به اصطلاح دانشگاه کارآفرین نامیده میشود.
تسنیم: تفاوتهای دانشگاه نسل اول و دوم با دانشگاه نسل سوم یا دانشگاه کارآفرین چیست؟
در نسل اول و دوم دانشگاه، ما نیرو تربیت میکنیم که برای دیگران کار کنند اما در دانشگاه نسل سوم یا دانشگاه کارآفرین اینطور نیست؛ بچههای ایرانی که به خارج از کشور سفر میکنند به راحتی استخدام میشوند به این خاطر که کارگرها یا مستخدمهای خوبی هستند! هدف ما در دانشگاه نسل سوم، طراحی و تولید "مستر" است که ما نیرویی را تربیت کنیم که نه تنها خودش کار را به خوبی فرا گرفته بلکه برای 5 نفر دیگر نیز اشتغال ایجاد کند.
امروز سیستمی که کارگر تربیت میکند با سیستمی که مدیر و کارآفرین تربیت میکند، تفاوت بسیاری دارد؛ ما به دانشجویان در دانشگاه، سالن مطالعه و کتابخانه مرکزی ارائه میکنیم و به تیمها "کوورکینگ اسپیس" (فضای کار اشتراکی) میدهیم. برای دانشجویی که کنکور داده و وارد تحصیلات تکمیلی ارشد میشود "استارتاپ ویکند" برگزار میکنیم که در آنجا، استارتاپها خودشان را معرفی کرده و یک سرمایهگذار بذری پیدا میکنند.
در دانشگاه نسل اول و دوم برای دوره کارشناسی ارشد، آزمایشگاه و کارگاه داریم اما برای دانشجوی دانشگاه نسل سومی "فبلب" یا آزمایشگاه ساخت نمونه داریم؛ اصطلاحات در دانشگاه نسل اول و نسل دوم متفاوت است در نسل اول و دوم اصطلاح کارشناسی را داریم که معادل آن در نسل سوم "شتابدهی" است یا در نسل اول، کارشناسی ارشد داریم که معادل آن امروز "مرکز رشد" است، در دانشگاه نسل اول و دوم، دوره دکتری را داریم و معادل آن امروز "پارک علم و فناوری" است.
در نسل اول دانشگاهها، فرد وارد میشود اما در حال حاضر در دانشگاههای نسل سوم، "تیم" موضوعیت دارد! در نسل اول، موضوعِ استاد، ارجحیت دارد اما امروز اصطلاح "منتور" را به کار میبریم، در نسلهای اول و دوم، کتابخانه مرکزی داشتیم اما امروز "کوورکینگ اسپیس" داشتیم، در نسل قبلی برای ارشد، کنکور میدادیم اما امروز استارتاپ ویکند برگزار میکنیم تا تیمها را به مرکز رشد بفرستیم!
ما در کشورمان به راحتی موضوعات مختلف را از دنیا، کپی میکنیم یعنی زمانی که دنیا مرکز نوآوری، پارک علم و فناوری، مرکز رشد، صندوق، فبلب و کوورکینگ را تشکیل میدهد ما هم همان کارها را انجام میدهیم اما چرا از دل آن، خروجی چندان مثبتی بیرون نمیآید؟ ملاک اندازهگیری در گذشته نمره بوده است اما امروز ملاک این است که استارتاپ یا شرکت شما چقدر میارزد و ارزش دارد؟ که این ارزش را بازار واقعی تعیین میکند.
از نظر اِلمانهای فناوری و نوآوری، مراکزی شامل مرکز تحقیقات، مرکز نوآوری، مرکز رشد، پارک علم و فناوری، بوستان علم و فناوری، دهکده فناوری و قطب نوآوری را داریم و تا دلتان بخواهد واژگان ساختهایم، واژگانی که گاهاً حتی در خارج از کشور اصلاً وجود ندارد.
در اکوسیستم فناوری و نوآوری کشور بسیاری از مسائل در سر جای خود قرار ندارد به عنوان مثال در "کوورک" یک شرکت مستقر است یا در مرکز رشد، استارتاپ مستقر است؛ آن هم استارتاپ نوپایی که کلاً شتابدهی نیز نشده است یا باشگاه دانشپژوهان جوان است و در آن شرکت مستقر است در حالی که همه چیز باید در سرجای خود باشد مثل این است که یک دانشجوی ارشد هم در کلاس دکتری حضور پیدا کرده و هم در کلاس ارشد شرکت کند!
دهها صندوق ایجاد کردیم اما کدامشان صندوق ریسکی است؟! همه این صندوقها، بانکهای مُدرن باکلاس هستند و حتی پولها برای خودشان نیست و همه این پولها، دولتی و برای معاونت علمی و صندوق نوآوری و شکوفایی و ... است!
بنابراین نکته اول این است که هر چیزی سرجای خودش باشد و مسئله بعدی اینکه باید سیستمعامل نصب کنید یعنی یک قانون یکپارچه تعریف شود؛ به عنوان مثال وزارت نفت یا وزارت صمت نیازش یک چیز است اما شرکت دانشبنیان کار دیگری انجام میدهد.
به عنوان مثال یک درصدی زیادی از زمینهای کشور در سال گذشته، شالی کشت نشده است علت آن این است که نیروی انسانی شالیکار نداشتیم و همه آنها، پیرمردها و پیرزنهای بالای 60 تا 70 سال هستند که به مرور هم از تعداد آنها کم میشود و قیمت آنها نیز بالا و شاید روزی 400 تا 500 هزار تومان باشد. امروز یک ماشین شالیکار دستی 40تا 50 میلیون تومان فقط قیمت دارد، شما چند شرکت دانشبنیان سراغ دارید که در این حوزه ورود کرده باشد؟
عمده شرکتهای دانشبنیان خودمان را به جاهای شیک علم و فناوری بردیم چرا به موضوعاتی همچون سفالگری، پلاستیک، میز، صندلی، کشاورزی و غذای مردم یا نانوایی توجهی نکردیم! 18 میلیارد دلار دورریز تولیدات کشاورزی ما در سال 1393 بوده است یعنی نصف صادرات نفت، دورریز کشاورزی داشتیم! به همین خاطر میگوییم که سیستم عامل باید نصب شود تا نیاز را به درخواست وصل کند.
یکی از کارهای خطایی که دانشگاه آزاد در این سالها ممکن است مرتکب شود این است که کارخانه خریداری کند یا به عنوان مثال گاوداری زده و مزرعه راهاندازی کند! این امر، یکی از خطاهایی استراتژیک است که تحت عنوان "درآمدهای غیرشهریهای" مطرح میشود.
تسنیم: تصمیمات اینچنینی در کدام قسمت دانشگاه آزاد رقم میخورد؟
این تصمیمات توسط خود واحد گرفته میشود اما امروز طوری سیاستگذاری شده است تا این اتفاقات دیگر رخ ندهد! به عنوان مثال اگر دانشگاه آزاد یک گاوداری احداث کند به این دلیل که با اصول و مشخصات و جزئیات آشنا نیست ممکن است کار مردم منطقه را نیز دچار اختلال کند یا به عنوان رقیب آنها مطرح شود که کار درستی نیست.
نخستین کاری که در این حوزه انجام دادیم این بود که کلمه "درآمدهای غیرشهریهای" را حذف کردیم و ملزم کردیم که درآمد دانشگاه فقط باید شهریهای باشد یا حداقل عمده درآمدهای دانشگاه آزاد اسلامی باید شهریهای باشد؛ این ابهام نیز گاهی مطرح میشود که دانشجو کم است و به همین خاطر باید به سمت درآمدهای غیرشهریهای حرکت کنیم اما واقعیت این است که ما خوب نیستیم که دانشجو به سراغ ما نمیآید!
یک از کالجهای مطرح در آمریکا، شهریهاش دو برابر استنفورد است و فکر میکنم تا سال 2028 رزرو باشد! این دانشگاه، نسل سوم است به این دلیل که میگوید دانشجویی که در کالج من تحصیل کند را ضمانت میکنم که حداقل 6 ماه بعد از فارغالتحصیلی، شغلی با درآمد سالیانه 100 هزار دلار خواهد داشت!
امروز در تهران یک نفر برای 4 سال دبیرستان در مدرسه غیرانتفاعی شاید سالیانه نزدیک به 40 یا 50 میلیون تومان هزینه کند. اگر آن فرد مطمئن باشد که با حضور و تحصیل در یکی از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی، آینده شغلیاش تضمین میشود حتماً برای تحصیل اقدام خواهد کرد؛ امروز 40 درصد آموزش عالی کشور مربوط به دانشگاه آزاد است و 40 درصد نیز پیام نور و دانشگاه جامع علمی و کاربردی و مجازی است.
عدهای از دانشجویان فقط برای هویت اجتماعی، به دانشگاه میروند و ترجیح میدهند که در دانشگاهی حضور پیدا کنند که گیر کمتری به سراغ آنها بیاد و ترجیحاً نیز مجازی باشد! اگر دانشگاه آزاد امروز به دنبال درآمد غیرشهریهای نیز است به عنوان گوشت مردار باید به آن نگاه کنند.
در واقع ما باید به دانشگاه کارآفرین، دانشگاه نسل سوم یا دانشگاه حل مسئله تبدیل شویم تا مردم این احساس را کنند که بچههایشان در دانشگاه صاحب شغل میشوند که استارت این کار از سال 1398 زده شده است؛ دقیقاً در سالهای 1394 و 1395 بود که دانشگاه آزاد متوجه شد که دیگر رو به افول است و به سمت منفی شدن پیش میرود.
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یک از بیمُسمّاترین کلماتی است که ممکن است وجود داشته باشد؛ ما سه موضوع در این حوزه داریم، اولی، علم که خروجی آن مقاله است، فناوری داریم که خروجی آن پتنت است و نوآوری داریم که خروجی آن محصول است و در واقع علم، فناوری و نوآوری یک زنجیره است.
علم هم آموزش و هم پژوهش دارد و منظور از پژوهش همان مقالهای است که دانشجو میدهد. فناوری آموزش دارد که از جمله این آموزشها به عنوان مثال، آموزش رباتیک است ضمن آنکه پژوهش فناوری نیز داریم که از آن محصول ایجاد میشود به عنوان مثال شرکت اپل یا شرکت سامسونگ واحد پژوهش نوآوری دارد که پژوهش میکند که چه محصولی را به بیرون بدهم!
خوراک نوآوری، فناوری است یعنی تعدادی از فناوریها با یکدیگر جمع شده و نوآوری را تشکیل میدهند. آموزش و پژوهش دو زیرموضوع هستند که به یک موضوع (علم، فناوری و نوآوری) وصل میشوند. در واقع اصطلاح وزارت علوم، تحقیقات و فناوری غلط است و درست آن وزارت علوم، فناوری و نوآوری درست است.
تسنیم: آیا ردپای این فناوری و نوآوری در وزارت علوم وجود ندارد؟
بله اخیراً معاونت فناوری وزارت علوم شکل گرفته است؛ شما در وزارت علوم، معاونت آموزش، معاونت پژوهش و معاونت فناوری دارید. امروز قویترین معاونت وزارت علوم، معاونت آموزشی است و این بدان معناست که شما کماکان همان سیستم دانشگاه آموزشی نسل دوم دانشگاهها را پیش میبرید!
اما در دانشگاه آزاد اعلام کردیم که ما سه رشته علوم پزشکی، علوم انسانی و علوم مهندسی را داریم و یک معاون برای این سه رشته اختصاص میدهیم که آموزش و پژوهش آن توامان زیر نظر این معاون باشد؛ معاون علوم انسانی و هنر و معاون علوم مهندسی و کشاورزی و معاون علوم پزشکی را داریم، بنابراین علم را در یک سبد قرار دادیم و دو سبد دیگر شامل فناوری و نوآوری داریم که یک معاونت فناوری و نوآوری را برای آن در نظر گرفتیم که اسم رسمی آن در معاونت ما "معاونت تحقیقات، فناوری و نوآوری" است.
بنابراین موضوع اول، ساختارسازی در دانشگاه آزاد اسلامی بود که آموزش و پژوهش علم بر عهده شما است و توسعه زیرساختهای کارآفرینی، فناوری و نوآوری بر عهده معاونت فناوری و نوآوری است. به عنوان مثال در دانشگاه دولتی، مرکز رشد زیر نظر معاونت پژوهشی است که معاونت پژوهشی، معاونت پژوهش علم است که به مقالهها و ... مربوط میشود اما مقاله چه ارتباطی با مرکز رشد دارد؟
اما در دانشگاه آزاد اسلامی در معاونت فناوری یک اداره کل تعریف کردیم و شتابدهندهها نیز ساختار مشخصی دارند؛ تغییر نسل دانشگاه از دانشگاه نسل دوم به نسل سوم در دانشگاه آزاد بر عهده معاونت فناوری است. امور شتابدهندهها، امور مراکز رشد، امور پارک علم و فناوری که به پکیج آن سرای نوآوری میگوییم که این "سرا" ادبیات خودمان است.
ما در قدیم حجره داشتیم که یک استارتاپ امروزی معادل حجره قدیمی است بعد حجرهها با یکدیگر جمع شده و یک راسته را تشکیل میدهد که معادل امروزی راسته، مرکز رشد است. بعد این راستهها جمع شده و سرا را تشکیل میدادند که در همان سرا نیز بانک بود که معادل امروزی آن صندوقها هستند؛ اُوستا و شاگردی در ادبیات ما بوده است که معادل امروزی آن "منتور" است؛ تمام آن چیزی که شما در اکوسیستم فناوری و نوآوری مشاهده میکنید در بازار سنتی ما وجود دارد!
ما باید در دانشگاه ریلگذاری را آغاز کنیم تا کتابخانههای مرکزی را به "کوورک" تبدیل کنیم، آزمایشگاهها را به "فبلب" تبدیل کرده و استادان دانشگاه نیز تبدیل به منتور شوند.
ما در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی، ستاد هستیم و هیچ کاری را اجرا نمیکنیم؛ زمانی که بنده به دانشگاه آزاد آمدم به تنهایی نزدیک به 23 شرکت خصوصی در اختیار داشته و موسس آن بودم و نزدیک به 1700 تا 1800 نفر در شرکتهایی که تاسیس کردم، مشغول به فعالیت بودند. تعداد افراد و نیروی انسانی کل معاونت فناوری و نوآوری نزدیک به 40 نفر است که در ابتدا سعی کردم از خارج از دانشگاه آنها را وارد کنم اما با ورود به دانشگاه آزاد مشاهده کردم که چه مقدار نیروی انسانی خوب در دانشگاه موجود است! امروز بین 60 تا 70 درصد فعالان اقتصادی کشور، فارغالتحصیلان دانشگاه آزاد هستند.
در ابتدا آییننامه جامع سرای نوآوری و بازار فناوری را تدوین و منتشر کردیم که این یک آییننامه، جامع است که براساس تجربه استادان دانشگاه آزاد که 20 سال خون و دل خوردند و اذیت شدند، تهیه شده است که مصوبه آن را نیز از هیئت امنای دانشگاه آزاد دریافت کردیم که بسیار کار سختی بود.
اختیاراتی که در این آییننامه به استادان و واحدهای دانشگاهی دانشگاه آزاد داده شده، در این دانشگاه سابقه نداشته است؛ این اختیارات شامل استفاده از همه امکانات، کاهش شهریهها، کاهش موظفی استادان و ... است و در واقع همه مسائلی که اساتید را به سمت مقاله و صرف آموزش و ... برده است را به سمتی دیگر سوق دادهایم.
گزارش/ 4 تذکر راهبردی رهبری برای جهش و رونق حوزه دانشبنیان
عمر مدرکدهی دانشگاهها به پایان رسیده است!
انتهای پیام/